ساختار خانواده و همسر گزيني
ساختار يعني مجموعه اي از اجزاي به هم پيوسته. هر يک از اجزا داراي يک کارکرد است که نتيجه مثبت براي کل مجموعه دارد؛ حال اگر اين مجموعه ( خانواده) از ساختار مطلوبي برخوردار نباشد، نابساماني ها و از هم گسيختگي هايي به شرح زير پيدا مي کند:
1- انکار: خانواده هاي نابسامان مسائل خود را انکار مي کنند؛ به همين جهت مشکلات آنها حل نمي شود.
2- ارضا نشدن نياز اعضاي خانواده: در خانواده ي مسئله دار نياز فرزندان و ساير اعضاي خانواده بر آورده نمي شود؛ به همين جهت در اين خانواده جّو نامطلوبي حاکم است.
3- فقدان انعطاف: در خانواده هاي بي سامان برخوردهاي خشک و بي روح وجود دارد و اعضاي خانواده در رابطه با مسائل رفتاري از انعطاف لازم برخوردار نيستند.
4- فقدان صميميت: در خانواده هاي نابسامان صميميت وجود ندارد و اعضاي خانواده ظاهر و باطن واحد ندارند و ترس و دورويي و در پاره ي موارد خجالت حاکم است و از مهرباني و الفت خبري نيست.
5- روابط نامطلوب: در اين گونه خانواده ها رفتارهاي ضد و نقيض به چشم مي خورد؛ افراد با هم به مخالفت بر مي خيزند و ارتباط انساني وجود ندارد.
6- حاکميت مقررات خشک: مقررات خشک و لا يتغيّري از سوي رئيس خانواده ابلاغ مي شود و کليه اعضاي خانواده ملزم به اجراي آن هستند.
7- جنگ قدرت و نبود آزادي: در چنين خانواده هايي بين اعضاي آنها همواره جنگ قدرت وجود دارد؛ و از آزادي و دموکراسي خبري نيست. ساختار خانواده، بر عدم اعتماد و سرزنش و انتقاد اعضا از هم پا گرفته است.
انتخاب همسر در اين گونه خانواده ها به دليل قرار گرفتن در چنين ساختار نامناسبي ، احتمال موفقيت کمتري دارد؛ بنابراين در زمان همسر گزيني، شناسايي جّو حاکم بر خانواده از اهميت خاص برخوردار است. همچنين انتخاب همسر از خانواده هايي که بي بند و بار و داراي اعتيادهاي مختلف، اشتغالات و سرگرمي هاي نامشروع نظير قمار و پارتي هاي شبانه و ساير مظاهر و مفاسد غربي مي باشند مشکل است. انتخاب بايد با تأمل و بررسي همه جانبه انجام گيرد و کسي که با چنين فرهنگي غريبه باشد و بدون مطالعه دست به انتخاب بزند ، فرصت بهره مندي از زندگي شاد را نخواهد داشت.
نقش دختر در رابطه با همسريابي
دختران در رابطه با جذب پسران براي خواستگاري خود بايد اصولي را رعايت کنند. بعضي از دختران با حرکات جلف و زننده يا نشان دادن اعضاء و اندام و يا آرايش و زيورآلات خود مي خواهند توجه پسران را به خود جلب کنند و بدين طريق خواستگاراني براي خود پيدا نمايند. غافل از اين که چنين حرکاتي نه تنها پسران را مجذوب آنان نمي سازد ، بلکه آنان را براي هميشه از خواستگاري نيز منصرف مي نمايد. ممکن است پسران بي بند و باري به طور موقت و براي خوشگذراني به چنين دختراني روي آورند؛ ولي پس از مدتي معاشرت ، براي هميشه آنان را ترک مي نمايند. اين اصول بايد با موازين شرعي و شرايط فرهنگي منطبق باشد. برخي از آنها را به شرح زير گروه بندي مي کنيم:
1- پسر، براي دختري که با تلاش و کوشش به دست آورده بيشتر ارزش قائل است؛ از اين رو از دختري که آسان به دست آمده باشد، خوشش نمي آيد؛ بنابراين دختران نبايد خود را سهل و آسان به دست پسران بسپارند. اين موضوع پس از ازدواج نيز ممکن است در روابط آنان تأثير بگذارد و شوهر ارزش لازم را براي همسرش قائل نباشد. دختران بايد متانت خود را حفظ کنند و تا تمايلي به آنان نشان داده شد ، فوري و بدون هيچ تشريفاتي خود را به دست پسران نسپارند. تمام تشريفات اعم از خواستگاري ، مراسم عقد و عروسي در حّد متعارف بايد انجام شود.
2- دخترها بايد در مجامع و برخوردها با لباس کاملاً پوشيده حضور يابند و با وقار رفتار کنند و در نظر داشته باشند که پسران با وجود غيرت مردانه از دختراني که جلف و بد حجاب باشند ، خوششان نمي آيد و در نهايت دختران نجيب و متين را انتخاب مي کنند.
3- بيان و اخلاق خوب، گرم و صميمي بودن از ويژگي هايي است که مردان را جلب مي کند؛ بنابراين دختراني مورد توجه قرار مي گيرند که در رفتار و کردار آنان بدون تخطّي از موازين شرعي اين خصوصيات ديده مي شود.
4- معمولاً پسراني که در صدد انتخاب همسر مي باشند در مورد کساني که با دختر مورد نظر در تماس هستند تحقيق مي کنند. بنابراين دختران نبايد با خدشه دار کردن حيثيت خود و تماس مستقيم با پسران، خود را براي جلب خواستگار عرضه نمايند. رفتارهاي مناسب در مجالس و محافل زنانه و مردانه ، معرف شخصيت آنان است و در صورتي که اين گونه رفتارها سنجيده باشد پسران را به طرف آنان جلب خواهد نمود.
5- دختران قبل از ازدواج و در طول دوران نامزدي نبايد آرايش کنند. اين عمل نه تنها به زيبايي و طراوت شان لطمه مي زند، بلکه آنان را در نظر پسران بي مقدار مي نمايد. علاوه بر اين استفاده از زينت آلات بي مورد و آويزان کردن اشياء مختلف که نشانگر کمبود شخصيت است از ارزش و احترام آنان مي کاهد.
6- عده اي از دختران با پوشيدن لباس هاي مدل دار و به اصطلاح مدهاي رنگارنگ و يا بيرون گذاشتن مو و يا پوشيدن لباس هاي تنگ مي خواهند پسران را به خود جلب کنند. اين گونه رفتار ممکن است توجه پسران بي بند و بار را براي يک تفريح موقت جلب کند؛ ولي چنين دختري را براي همسري انتخاب نخواهند نمود. استفاده از لباس هاي ساده و متعارف بدون هيچ پيرايه اي بهترين وسيله براي جذب پسران است.
دختران در مجالس مختلط مرد و زن نبايد با صداي بلند و غير عادي و با قهقهه و خنده هاي بي مورد و شوخي هاي بي جا و به اصطلاح مزه پراندن و غيره جلب توجه کنند. حفجب زنانه در فرهنگ ايراني ارزش خاصي دارد. رعايت وقار و متانت در کلاس هاي مختلط دانشگاهي نيز وسيله مؤثري براي مجذوب کردن پسران است.
7- بعضي دختران در مجالس عروسي به اين عنوان که زمان شادي است و بايد به گرمي مجلس کمک کرد، دست به حرکات جلف مي زنند. اين نوع رفتار ولو مجلس زنانه باشد، پسنديده نيست و از قدر و ارزش آنان مي کاهد.
8- احتمال دارد پسران بي بند و بار و هرزه از دختران جلف و بي بند و بار استقبال کنند؛ ولي بايد در نظر داشت که اين گونه پسران از ازدواج هدف مقدس ندارند و دير يا زود به دنبال هوسراني هاي ديگر خواهند رفت و در نهايت دختر ، خود و خانواده اش را در منجلاب فساد و بدبختي گرفتار خواهد نمود.
پرسش هايي چند در مورد همسر گزيني
دختران براي جلب توجه پسران به دو طريق عمل مي کنند:
گروهي با پوشيدن لباس هاي جلف، و با ادا و اطوار ناهنجار، آرايش و به کار بردن زينت آلات، پسران را به طرف خود جلب مي کنند.
گروهي ديگر به جاي عرضه جسم و ظواهر هوس انگيز، در مجامع بسيار سنجيده ، موقّر و کاملاً پوشيده ( با رعايت ضوابط شرعي) ظاهر مي شوند. اينان در مواقع مقتضي علم و هنر خود را از طريق بيان ، شعر و نقاشي و کاردستي ، نوشته ، مناظره ارائه مي نمايند.
حال سؤال اين است: شما به عنوان مردي که قصد ازدواج دارد، کداميک از دو گروه فوق را به همسري انتخاب مي کنيد؟
و سؤال ديگر از دختر يا زني است که مي خواهد شوهر کند. به نظر شما کداميک از دو گروه فوق موفق ترند؟
ازدواج از راه دور
گاهي اوقات خواستگاري به سراغ دختري مي آيد و اظهار مي دارد پسرف من مهندس و داراي شغل آبرومند و درآمد زياد در ( فرضاً ) آلمان است. او به عللي به ايران نمي آيد ، ولي زن ايراني مي خواهد و مشخصاتي که داده به دختر شما مي خورد. پسر من خوش اخلاق است، خوش تيپ است، بذله گو است و … وکالت داده است تا دختر شما را به عقد او درآوريم تا راهي آلمان شود و به خانه بخت برود. دختر و خانواده او هم با سابقه ذهني از مهندس پفر درآمد، خوش تيپ و خوش اخلاق خواستگاري را مي پذيرند و دختر راهي فرنگ مي شود. به محض ورود به آنجا تمام بهشت موعودي که در ذهن داشت نقش بر آب مي گردد. عاقبت چنين ازدواجي را مي توانيد حدس بزنيد.
مواردي نيز پيش مي آيد که مردي به قصد ازدواج با دختر ايراني راهي ايران مي شود. ظرف مدت چند روز که در وطن اقامت دارد دختري را به عقد خود در مي آورد و راهي دنياي غرب مي شود. دختر و خانواده اش هم به دلخوشي عناوين و ظواهر رضايت مي دهند. پس از ورود به کشور بيگانه و چندي بعد به علل مختلف ، ناسازگاري شروع مي شود و بالاخره کار به جايي مي رسد که عروس خانم با تلخکامي و صرف هزينه با عنوان زن مطلقه به خانه پدر برمي گردد. او ديگر يک بيوه زن شکست خورده است و ارزش و اعتبار اوليه را از دست داده و در خانواده پدري نيز احساس وابستگي گذشته را ندارد.
با اين همه ، موارد فوق قابل پذيرش است. در مواردي ازدواج با مقاصد شومي صورت مي گيرد: مثلاً مردي را بدون ازدواج، اجازه مسافرت به خارج نمي دهند. هدف او خروج از کشور است؛ بنابراين زني را وسيله قرار مي دهد و پشت مرز او را رها مي کند يا فرد ديگري دختران و زنان ساده لوحي را براي مقاصد سود آور به عنوان ازدواج به خارج از کشور مي کشاند و…
ساختار خانواده و همسر گزيني
ساختار يعني مجموعه اي از اجزاي به هم پيوسته. هر يک از اجزا داراي يک کارکرد است که نتيجه مثبت براي کل مجموعه دارد؛ حال اگر اين مجموعه ( خانواده) از ساختار مطلوبي برخوردار نباشد، نابساماني ها و از هم گسيختگي هايي به شرح زير پيدا مي کند:
اولین باشید که نظر می دهید