چون ساحره از من شناخت کافي داشت جواب مثبت داد و با هم ازدواج کرديم. اوايل در همه زمينه ها با هم تفاهم داشتيم اما کم کم متوجه اخلاق خاص همسرم شدم. او انسان نکته سنجي است و بي دليل به مواردي که از نظر من اهميت چنداني ندارد حساسيت نشان مي دهد. او برسر رنگ مبلمان، پرده و وسايل خانه حساسيت هاي بي مورد نشان مي داد. من چهار سال اخلاق ساحره را تحمل کردم و اميد داشتم او رفتارش را تغيير دهد اما پس از اين مدت او همان ساحره نکته سنج و حساس باقي مانده بود تا اينکه با هم دچار اختلاف شديم و مدتي از هم جدا زندگي کرديم اما ريش سفيدي بزرگ ترهاي فاميل باعث شد دوباره با هم آشتي کنيم.
من که مي خواستم دل او را به دست بياورم تصميم گرفتم يک خودرو به او هديه بدهم اما وقتي اتومبيل را به همسرم نشان دادم او به خاطر رنگ ماشين با من درگير شد و گفت به اين خودرو علاقه يي ندارد. من بايد يک ماشين با رنگ مورد علاقه اش بخرم. من که از اين حرف ساحره عصباني شده بودم تصميم گرفتم براي هميشه از او جدا شوم. وقتي تصميم را به ساحره گفتم او هم موافقت کرد و سپس به دادگاه آمديم.
پس از اظهارات اين مرد رئيس دادگاه با تعيين وقت جديد تصميم گيري در مورد اين پرونده را به آينده موکول کرد.
بالا گرفتن اختلاف نظر زن و شوهري بر سر انتخاب رنگ اتومبيل شان باعث شد کار آنها به دادگاه خانواده کشيده شود.
به گزارش خبرنگار اعتماد، اين زن و شوهر که ساحره و حميد نام دارند و چهار سال از شروع زندگي مشترک شان مي گذرد صبح ديروز به دادگاه خانواده رفتند تا از هم جدا شوند.
حميد درباره علت اين تصميمش به قاضي دادگاه گفت؛ من و همسرم چهار سال قبل در دانشگاه با هم آشنا شديم. ساحره هم کلاسي ام بود و من به او علاقه داشتم. يک روز موضوع را با مادرم درميان گذاشتم و سپس به خواستگاري دختر مورد علاقه ام رفتيم ……..
اولین باشید که نظر می دهید