رفتن به نوشته‌ها

شیوه دفاع از حقوق بشر و خانواده در کنشگران اجتماعی کارا نیست …. 

در هر جامعه در نقاط مختلف جهان بالا دست و پائین دست به معنای خاص و عام وجود دارد و این طبیعت زندگی اجتماعی در انسان است ، در جوامع پیشرفته این تفاوت و اختلاف بشدت کاسته شده و مطالبات در آن کشورها به یکدیگر بسیار نزدیک و هم خوان گردیده بنابراین یک کنشگر اجتماعی و مطالبه گر حقوق بشر و  یا خانواده کاری سهل تر و روشهای مشخص تری را طی میکند. اما در جوامع درمانده و چند فرهنگی بر اساس خرده فرهنگهای بومی و طبقات متفاوت فرهنگی کار بسیار سختتر و تاثیر گذاری بشدت کمتر میباشد چرا ؟ به دلایل مختلف ، در این مقاله کوتاه سعی شده بر این موضوع دقت بیشتری نموده تا بتوان راهی بهتر برای رساندن نیازهای اولیه نشان داد  و دفاعی بهتر از حقوق انسانی و جنسیتی و سازمانی صورت پذیرد . بهتر است با یک مثال مساله را روشن کنیم برای رفع آلودگی هوا در شهر ها نمیتوان از ماشینهای لوکس و یا هواپیما ها برای رفع مشکل ترافیک آغاز کرد .

نمیتوان فقط مانع اتوبوس ها شد و الباقی منابع دود زا را بی توجه شد، بلکه بیس و زمینه همه این موضوعات یعنی خاستگاه و مطالبه  اصلی باید هدف قرار گیرد از چند جهت ،

وقتی درباره حقوق زنان یا کودکان سخن گفته میشود به ناچار باید و باید ابتدا در جوامع سنتی و غیر پیشرفته از حقوق اولیه آنها و آگاهی بخشی در اینکه حقوق اولیه چیست  داد سخن داد و تبلیغ نمود و پیش رفت چرا ؟ چون در زمان توجه به تمامی خواسته ها در تمام سطوح اجتماعی و لو به حق ناخواسته جنگی میان خرده فرهنگها در اثر نادانی و یا رقابت و یا دشمنی بین طبقات اجتماعی صورت میگیرد علاوه بر فشار بیرونی و حاکمیت هایی که تمایل به اعطای این حقوق را ندرند نیز مزید بر علت میشوند ، در زمانی که در کشور ما هنوز سخن از آب و غذا و سواد و رهایی از بردگی کودکان و ازدواج کودکان و خرید و فروش فرزندان مطرح است طرح مسائلی همچون نصف اموال بین زن و شوهر و یا اجازه سفر بدون رضایت همسر و یا حق اشتغال و بالاتر از آن حق رضایت جنسی و اعلان تجاوز در صورت عدم رضایت یکی از طرفین و یا حق تحصیل کودکان در حالی که در بخشی از جامعه هنوز حق غذا و مسکن برای برخی کودکان همچو رویا است اینها علاوه بر آنکه کنشگر را دچار مخاطره و رودررویی با همه طالبان حقوق میکند بلکه موجب ایجاد مانع برای رسیدن به مطالبات درست هم میشود چرا ؟ چون وقتی سخن از رفع حجاب اجباری به میان میایید برای یک زن شهری طبقه متوسط مساله ای است قابل تامل و حتی درک و قابل قبول در حالی که برای یک زن اذری روستایی ویا ترکمن و یا عرب خوزستانی که در امکانات اولیه خویش درمانده است نه تنها نامفهوم و بی جاست بلکه مقابله شدیدی هم با این درخواستها خواهد نمود چرا که بی حجابی را یک هرزگی میداند و برای او جا افتاده که هر نوع سخن از رفع حجاب مساوی است با هرزگی و ولنگاری تام ، علاوه که بلند گوهای فشار در جوامع اعم از مذهبی یا حکومتی هم بر آن دامن زده و تبلیغ فراوانی علیه آن آغاز میکند، در این حال ما نه تنها نتوانسته ایم راه را برای رسیدن به حقوق و مطالبات باز کنیم بلکه راه را نیز بسته ایم و موجبات پس زدگی را فراهم کرده و از جنس همان مطالبات افرادی را به دشمنی با مطالبات و کنشگر تولید کرده ایم چرا که این زن روستایی و یا دور افتاده از شهرهای بزرگ و یا غریبه با مطالبات امروزین انسان امروز مطالباتش از جنس حقوق اولیه انسانی است و نه حقوق جنسیتی ، حتی در این حال با توجه به خرده فرهنگهای متقابل و سنتهای رایج بسیار عمیق همین زن یا کودک مورد هدف مطالبه اجتماعی ، دشمنی سختی با مطالبات طبقات بالاتر را میاغازد بنابراین برای رفع این مانع پیشنهاد میشود برای رسیدن به مطلوب و حقوق انسانی و جنسیتی و صنفی و طبقاتی و غیره بهتر است در جوامع سنتی با حکومت های اقتدار گرا ، از کف مطالبات شروع به حرکت کنیم تا هم سنتها و هم جامعه و هم حکومت ها علیه کنشگر و مطالبات درستش جبهه نگرفته و علم مخالفت بر نکشند ، مهمترین موضوع  و درد فعلی جامعه ما این است که فرد بداند انسان است و غذا ، مسکن ، دارو ، آموزش ووو برای او ابتدا و برای همه در یک سطح فراهم است نه آنکه هنوز گاندو دست بچه بلوچ را میدرد آنهم در زمان تهیه آب شرب ، یعنی این منطقه در برخی از فصول آب آشامیدنی ندارد ! چرا باید این کودک باید در فکر شهر بازی باشد که حق او هم هست ؟ دختر افغان در هر سنی قابل فروش است برای پدرش چر باید فکر دانشگاه و تحصیل باشد ؟ دختر پاکستانی از ترس اسید پاشی در هزار پستو مخفی میشود چرا باید به فکر حق سفر باشد ؟ زن عرب حق ندارد با غیر عشیره ازدواج کند چرا باید در فکر حق شغل باشد ؟ درد اینها درد ابتدایی است و در زمان طرح دردهای ثانوی و مطالبات دنیای آزاد نه تنها بدانها تمسخر خواهند نمود بلکه به مقابله برخواسته و اینها را زیاده خواهی زنان شهری آنچنانی میدانند و همین موجبات ضعف مطالبه گری خواهد شد … وقتی کشور ما در اینترنت و ارتباطات از جهان عقب تر است طرح مساله گفتگوی تمدنها غلط بود و هست چرا که در گفتگو نیاز به صدا رسانی است این درد جامعه نه آن زمان طرح و نه اینک نبوده و نیست بلکه ما حتی به گفتگوی خرده فرهنگهای یک مرز مشترک و حتی اختلافات جناحی یک حاکمیت هم موفق نبوده ایم چه رسد به گفتگوی تمدنها البته برای گوینده این سخنان افتخار و عظمت و آقایی میاورد و خیلی هم شیک و زیبا و دنیا پسند است ولی فقط بشکل دکور و برایند یک دکترای افتخاری و نه کاربردی و طولانی مدت ، به همین دلیل پشت چنین سخن و طرحی از سوی یکی از روسای جمهوری ایران جنگ تمدنها آغازید . و این ستیز و نه گفتگو طرفداران بیشتری هم پیدا کرد از طالبان تا القاعده و از داعش تا تکفیری ها و غالیان شیعی از جنگ افروزی های استکبار تا دشمنی های جهانی چرا ؟ چون در مطالبه گری خواسته اولیه و سنت درخواست پلکانی و ظرفیت مطالبه گر لحاظ نشده بود ! در این صورت است که به جای رسیدن به مطلوب ، لشگری برای نامطلوب با بی تدبیری فراهم نموده ایم … اینکه مطالبه گری در حقوق بشر در کشورهای غیر پیشرفته شبیه کشورهای پیشرفته و مدرن نمیتواند پیگیری شود!که بخش عمده آن عدم توجه به نیازها و عدم رعایت شیوه پلکانی است  سخنی است که نیاز به تامل بیشتر دارد ، بنابراین به کنشگران و مبلغان حقوق انسانی در جهان عرض میکنم بهتر است بدانند چه چیزی را برای چه کسی میخواهند تا نتیجه معکوس نگیرند . نکته دیگر دراین مقوله آن است که نمیتوان با سنگ به سینه زدن و غوغا سازی از حقوق اولیه برای جوامع پایین دست و خرده فرهنگها در زمان مطالبه گری کاسه کسانی را پر کنیم که مطالباتشان از شکل اولیه خارج شده و نیازهای ثانویه و بلکه آرزوهایشان را پیگیرند ، یعنی نمیتوان برای زن بلوچ و کودک افغان و خانواده عرب سینه زد ولی ناخواسته یا خواسته زن تهرانی و یا کودک اصفهانی از آن بهره مند شود آنهم با مظلوم نمایی و سپر سازی از خواسته به حق جامعه فرودست شان، در مطالبات دیگرانی که آنچنان هم ضروری و اولیه نیست ! وقتی سخن از نصف اموال به میان میاید یا مهریه باید دقت داشته باش ابزار تعدی و تجاوز برای انسانی در برابر انسان دیگر تولید نکنیم بهتر است بیاندیشیم و آموزش ببینیم و تجربه بیاندوزیم تا همه ما بتوانیم از نعمت انسان بودن بهره مند شویم بشکل تدریجی و روش صحیح .

ما نباید به اسم کسی و به کام دیگری گام در مطالبات بنهیم … نمیتوان خواسته های اولیه را فدای خواسته های ثانوی نمود  ، نمیتوان اجازه دهیم به دلیل نادرستی در هدف گیری از مورد هدف مطالبه دشمن مطالبه گر تولید کنیم مراقب باشیم هر حرکت و رفتار ناسنجیده  بر تنه مطالبه گری زخمی عمیق و ضعفی بزرگ ایجاد خواهد کرد . 

جعفر اردبیلی

مشاور خانواده و مدیر عامل موسسه امین 

منتشر شده در توصیه ها

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *