رفتن به نوشته‌ها

مسلمانان و حل بن‌بست جمعيتي اروپاي سالخورده

به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» به نقل از «اكونوميست»، اكنون آمارهاي دقيقي در اين‌باره گرفته شده، اما به نظر مي‌رسد در دو كشور فرانسه و انگليس كه تا اندازه‌اي در رشد جمعيت موفق‌تر عمل كرده‌اند، مشكل سالخوردگي جمعيت، به مدد حضور مهاجران به ويژه مادران مسلمان، حل شده است. در اين گزارش آمده است: كشورهاي اروپايي تحت تأثير دو نيروي جهاني هستند: فشارهاي آب و هوايي، كه اوضاع جوي و در نتيجه سياست‌ها و فرضيه‌هاي اجتماعي را تغيير داده و ديگري ساختار جمعيتي كه هر دو شناسايي شده‌اند، اما كمتر به آنها پرداخته مي‌شود. اين دو شباهت‌هاي بسياري با هم دارند: هر دو محصول نيروهاي پيچيده و تأثيراتي متضاد هستند. به هر حال ممكن است افزايش دماي جهاني به اندازه يك درجه يا كاهش زاد و ولد به ميزان يك درجه چندان به نظر نرسد، اما در فاصله‌اي بيش از صد سال، شايد به داغ شدن تصورناشدني زمين و يا تغيير اندازه و ساختار جوامع منجر شود… . درست نيست كه اروپا را تنها جمعيتي در حال كاهش بدانيم، بلكه بهتر است همان‌گونه كه «ژيتكا ريچارتركوفا» از دانشگاه پراگ مي‌گويد، بايد دو اروپا را مدنظر بگيريم: يكي از آنها، همان اروپاي با باروري پايين و جمعيت رو به كاهش است. در اين اروپا، ميزان باروري زير 5/1 درصد است و كشورها با اين موضوع به مشكل برخورده‌اند. كمربند زاد و ولد پايين از سواحل مديترانه آغاز شده و به اروپاي مركزي و شرقي مي‌رسد و نقاط كهن و جديد اين قاره را در بر مي‌گيرد. اروپاي ديگر جاي ديگري است با باروري بازسازي شده و جمعيت رو به افزايش. اين اروپا از اسكانديناوي تا فرانسه ديده مي‌شود. در اين بخش، كشورها از تله توقف زاد و ولد گريخته‌ و ميزان تولد، حدود 8/1 درصد است كه البته زياد بالا نيست، اما بالاتر از گذشته بوده و در برخي نقاط هم حتي به حد جايگزيني مي‌رسد. اين مسئله در كشورهايي با الگوهاي جمعيتي متفاوت، چندان عجيب نيست، اما در اروپا و در اين منطقه به هم چسبيده نياز به توضيح دارد… . در سواحل مديترانه و اروپاي شرقي و مركزي، با توقف‌هاي مقطعي و شروع دوباره همراه بود. در اين مناطق، وجود كليساي كاتوليك و ديكتاتوري نظامي، باعث حفظ سنت‌هاي قدرتمند خانوادگي شده بود كه ازدواج و بچه‌دار شدن را تشويق مي‌كرد و با روابط نامشروع و زنان شاغل مخالف بود. اين امر باعث كندي گذار شد. با فروپاشي اين ديكتاتوري‌ها، گذار با سرعت زيادي ادامه يافت و كشورها در حركت به سوي مدرنيته، دمكراتيزه‌تر و ثروتمندتر شدند. زندگي فرهنگي مردم نيز با رونق زيادي روبه‌رو شد و نسلي از زنان شروع به عقب‌ انداختن زمان بچه‌دار شدن خود كردند و به گونه‌اي كه ميزان باروري در ايتاليا و يونان به كمتر از 3/1 درصد رسيد… . همچنين شواهدي وجود دارد كه نشان مي‌دهد زنان اروپايي، كمتر از ميزاني كه دوست دارند، داراي فرزند هستند. تحقيقات مؤسسه «پوروبارومتر»، نشان داد زناني كه ديگر قصد بچه‌دار شدن ندارند، دوست داشته‌اند به طور ميانگين 3/2 بچه‌ داشته باشند، اما هم‌اكنون به طور ميانگين 1/2 درصد بارور شده‌اند كه نشان‌دهنده تفاوت بين باروري آرماني و باروري واقعي است… . به عبارت ديگر، كشورهايي با ميزان باروري پايين، مي‌توانند در دامي گرفتار شوند. زنان باردار شدن را به تعويق مي‌اندازند. ميزان زاد و ولد پايين مي‌آيد. ميزان عقب انداختن بارداري‌ها، طولاني‌تر از حد مورد انتظار مي‌شود سرانجام تغيير نرم‌هاي اجتماعي و ايجاد الگوهاي خانوادگي جديد را به دنبال دارد. بيشتر خانواده‌هاي تك‌فرزند در ايتاليا و روسيه هستند و تعداد استثنايي زوج‌هاي بدون فرزند در آلمان زندگي مي‌كنند. اما كشورهايي نيز خود را از اين دام رهانده‌اند و در دو سال گذشته، بيش از دوازده كشور، سعي در توقف اين روند كرده‌اند كه فرانسه در اين ميان، سردمدار است كه پيش‌بيني كرده‌اند جمعيت آن از سال 2005 تا 2050 حدود 9 ميليون نفر رشد خواهد داشت… . فرض طبيعي اين است كه فرانسه به علت دارا بودن مهاجران مسلمان زياد كه به اين رتبه رسيده است؛ مسلماناني كه خانواده‌هاي بزرگي دارند كه البته به اين علت كه فرانسه به جمع‌آوري آمار مذهبي رسمي اقدام نمي‌كند، تأييد صحت اين فرضيه كمي سخت است. اما محل تولد والدين را ثبت مي‌كند كه از روي آن مي‌تواند به جمعيت مهاجران پي برد و در اين زمينه، تحقيقات انستيتو ملي مطالعات جمعيت در فرانسه فرضيه ما را تأييد مي‌كند. اين تحقيق نشان داده كه زنان مهاجر ميزان باروري بيشتري دارند. 5/2 نفر كه با 65/1 در ميان زنان فرانسوي مقايسه مي‌شود، اما چون مهاجران تنها يك‌ دوازدهم زنان بارور اين كشور را تشكيل مي‌دهند، اين امر باعث افزايش بسيار كم ميزان زاد و ولد در اين كشور شده است…

در حالي كه جمعيت اروپا به سوي كاهش جمعيت و افزايش درصد افراد سالخورده پيش مي‌رود، فعالان اجتماعي و مسئولان اين كشورها به فكر افتاده‌اند تا اين مشكل را تا اندازه‌اي حل كنند. در اين گزارش آمده است: كشورهاي اروپايي تحت تأثير دو نيروي جهاني هستند: فشارهاي آب و هوايي، كه اوضاع جوي و در نتيجه سياست‌ها و فرضيه‌هاي اجتماعي را تغيير داده و ديگري ساختار جمعيتي كه هر دو شناسايي شده‌اند، اما كمتر به آنها پرداخته مي‌شود.

منتشر شده در اخبار

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *