جستجو کافی است، همسر ایده آل در کنار شماست!
رييس موسسه بينالمللي “فرهنگي خانواده امين” گفت: مشکل اصلي ما در ترويج الگوي موفق اين موسسه، مانعتراشي و درک نکردن کار توسط کارمندان جزء نظام است، در حالي که در ردههاي بالا با مديران و مراجع عظام هيچ مشکلي نداريم… علت اصلي که باعث شده در دنيا تک باشيم پيگيري و رهگيري ماست، در اين موسسه مشاور، زن و مرد با همکاري هم در شکلگيري يک ازدواج سهيم هستند و در واقع مشاور به مرد و زن کمک ميکند که زندگي را پيدا کنند…هدف موسسه ثبت ازدواج نيست بلکه ما ميخواهيم از ازدواج ناکارآمد جلوگيري کنيم، پژوهشها ثابت کرده است که هر طلاق 700ميليون ريال به اقتصاد کشور ضربه ميزند و اگر بتوانيم مانع يک ازدواج ناکارآمد شويم به کشور خدمت کردهايم… موسسه معيارهاي نوآورانهاي براي ثبتنام و عضويت افراد دارد و در موسسه به روي کساني که ميتوانند با اين معيارها کنار بيايند هميشه باز است…
موسسه فرهنگي بينالمللي خانواده امين چگونه شکل گرفت؟
اين موسسه تنها مرکز بينالمللي در دنياست که در زمينه همسريابي و همسرگزيني فعاليت ميکند و کاملاً غيردولتي و غيرسياسي است. در اروپا به دليل ورود به دنياي مدرن و عدم دسترسي به دنياي گسترده برخي مراکز در برخي نقاط دنيا کار کوچک خانگي match making يا همان پيرزنهاي سنتي را دنبال ميکنند و در حال حاضر الفاظ مطرح در دنيا مانند dating agency است که برخي از آنها در سطح کشور هم در زمينه دوستيابي فعاليت ميکنند نه همسريابي. اين موسسه هم در سال 1379 با هدف حفظ بنياد خانواده در جهان شکل گرفت و از سال 1383 به صورت جدي با انجام پژوهشهاي راهبردي و پيمايش کاربردي در خصوص همسريابي به فعاليت خود ادامه داد.
آيا مراکز اينترنتي فعال در اين زمينه از اعتبار لازم برخوردارند؟
همسريابي در فضاي اينترنتي سخت نيست بلکه محال است. اگر هدف فقط گفتوگو است که ديگر همسريابي نيست. اگر همسريابي است امکان اينترنتي ندارد. ايده اين موسسهها و مراکز اين بود که در شهرهاي بزرگ يافتن همسر دلخواه مشکل است. شايد نيت آنان خير بود. اما کم کم اين طرح اقتصادي شد و از زمان network marketing اين مراکز وارد فضاي مجازي و اينترنتي شدند. اما آنچه فعاليت اين مراکز را به چالش ميکشد اين است که اگر مراکز همسرياب هستند چرا اينترنتياند؟ مگر نه اينکه دو نفر پس از انتخاب يکديگر در دنياي وب، لازم است که يکديگر را ملاقات کنند؟ بنابراين مشخص است که اين سايتها و مراکز اينترنتي همسرياب نيستند و با اين مقوله بيگانهاند. اين مراکز، دوستياب هستند و افرادي که تمايل به همسرگزيني ندارند و فقط به دنبال گفتوگو و دوست هستند به اين پايگاهها مراجعه ميکنند. آنچه در اينترنت در حال اتفاق افتادن است فضايي مجازي براي ارتباط است، در هيچ جاي دنيا مرکز اينترنتي براي ازدواج و همسريابي وجود ندارد.
وجه تمايز موسسه شما با مراکز مشابه چيست؟
تفاوت ما با موسسههاي ديگر پيگيري و رهگيري است و به همين دليل در دنيا تک هستيم. ما دنبال ازدواج نيستيم بلکه به دنبال کم کردن طلاق هستيم، در حقيقت ميخواهيم زوجهايي را که مناسب يکديگر نيستند را به هم نرسانيم. آنچه در جامعه ما تبليغ ميشود ازدواج است وليکن ما ميخواهيم از ازدواج ناکارآمد پيشگيري کنيم. پژوهشها ثابت کرده است که هر طلاق تقريبا 70 ميليون تومان به اقتصاد کشور ضرر ميرساند.
اين آمار را از کجا به دست آوردهايد؟
موسسه سه قسمت پژوهشي، آموزشي و عملياتي دارد. در اين زمينه پژوهش انجام دادهايم و آمار مربوط به سالهاي 1383 تا 1385 را بررسي کرديم. رويکرد موسسه از ابتداي تاسيس تا امروز اين بوده که کاملاً غيردولتي باقي بماند و يکي از دلايل بقاي ما تا امروز حفظ استقلالمان بوده است، ما به صورت مستقل در ايران کار ميکنيم ولي خدمات موسسه جهاني است. مرز موسسه ما از انتهاي سياتل تا ملبورن است.
شيوه موسسه در خدماترساني به اعضا چگونه است؟
ثبتنام اوليه در اين موسسه از طريق سايت است، بعد از اينکه افراد به عضويت مرکز درآمدند طي تماس از آنها خواسته ميشود که براي مراجعه حضوري اقدام کنند. سپس فرمهاي اوليهاي توسط اين افراد پر ميشود و بقيه کارها توسط موسسه پيگيري ميشود.
چه تفاوتي با ديگر موسسهها داريد؟
وجه تمايز ما اين است که بعد از معرفي افراد به يکديگر تمامي کارهاي آنها را رهگيري ميکنيم، به اين معني که از آنها ميخواهيم در هممين جا با هم ملاقات کنند و نتيجه ملاقاتهايشان را ما از طريق تستهاي تخصصي پيگيري ميکنيم .
در واقع ما براي تثبيت خانواده در جهان آمديم. درست است خيلي حرف بزرگي است ولي بايد هر حرفي را از جايي شروع و علمياتي کرد. تصميم گرفتم قبل از هرکاري قسمت پژوهش موسسه را قوي کنم. با 15 دانشجو در بالکن يک مغازه شروع کردم. بدون متخصص. انواع ناسزاها به ما داده ميشد و بدگمانيها رايج بود. چند سال اول که کارمان تخصصي نبود از مردم پول نميگرفتيم و هياتي جلو ميرفتيم اما درآمدزايي را از 85 و کار علمي را از 83 شروع کرديم. چارهاي بهتر از اين نداشتيم که خودکفا باشيم. به چه کسي بايد ميآويختيم. دولتيها يا غيردولتيها؟ هيچکدام. ما کارخود را خوب بلديم. هربار از همه جانب توسط برخي نادانان تهديد ميشويم چون کار ما را نميفهمند.
آيا افدامات موسسه با منافع آنها ناسازگار است؟
ما در ردههاي بالا مشکلي نداريم. برخي مراجع تقليد اجازه دادند براي صرف خمس و مسائل شرعي در کاري که انجام ميدهيم.
شايد به دليل روحاني بودن شماست؟!
نميدانم شايد.
بعد چه کرديد؟
بعد پيش خودم گفتم چرا طلاق؟ به آمارهاي دولتي هم اعتماد نداشتم. با يک تحقيق جامع در گروههاي سني و تحصيلي متفاوت و با شاخص مشخص بررسي کرديم که چرا طلاق گرفتند؟!
آيا تحصيلات در طلاق موثر است؟
اينها در آمارها مشخص ميشود.
در ردههاي پايين دولتي چه مشکلي داشتيد؟
مثلاً همشهري آگهي ما را چاپ نميکند. مي گوييم چرا؟ مي گويند ازبالا گفتند. پيگيري کرديم ديديم کارمند معمولي وزارت ارشاد ميگويد همسريابي در روزنامه زشت است و اين ديدگاه خود را به مدير خود هم انتقال داده است. ميگوييم بخشنامه داريد؟ قانوني داريد؟ ميگويند نه. اما در رده مديران اينطور نيست. در حال حاضر مديرکل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد با ما ارتباط خوبي دارد حتي نامههاي زيادي مبني بر درخواست مصاحبه با شبکه هاي خارجي ارسال کرده مانند شبکهNBC امريکا، شبکه الجزيره، ZDF آلمان و… در واقع ردههاي پايين پستهاي دولتي مشکلآفرين شدهاند نه مديران. هميشه سعي من اين بوده کارم داراي پشتوانه پژوهشي باشد تا بتوانم حرفم را ثابت کنم. درجلسهاي مطرح شد 39 سايت همسريابي هست. بايد بگويم آنها سايت دوستيابياند نه همسريابي. البته آنها هم مقصر نيستند ما بايد آگاهي بدهيم تا مراکز غيرمتخصص لفظ همسريابي را آلوده نکنند.
نتيجه پژوهشها چه بود؟
در شاخص سن: 28 درصد طلاق، در گروه بين 35 تا 39 سال است که خيلي آلوده است. 20 درصد در گروه سني 30 تا 34 سال، 18 درصد در گروه 25 تا 29 سال، که مابين سن 25 تا 39 بيشترين حجم طلاق را دارد که اکثر آنها هم به بلوغ کامل رسيدند.
در شاخص تحصيلات: دکترا يک درصد، فوق ليسانس 2 درصد، ليسانس 17 درصد، ديپلم و فوقديپلم 50 درصد، سيکل و پايينتر 30 درصد. به عبارت ديگر 80 درصد طلاق کشور در افرادي ظهور ميکند که تحصيلاتي از سيکل تا فوقديپلم دارند.
اين پژوهش چه سالي انجام شد؟ با چه تعداد زوج؟
اين تحقيق در سالهاي 83 تا 85 در بين ششهزار زوج در دادگاه انجام شد.
مصاحبههاي شما با زوجها چهرهبهچهره بود؟
بله، همه با مهر و تائيد دادگاه با زوجها مصاحبه کرديم. عمده فعاليت موسسه بر اساس پژوهش است.
چند درصد روابط جنسي ناسالم و ناراضي داشتند؟ نقش بجه چه بود؟
بررسي کرديم آيا بچه و تعداد آن ميتواند از طلاق جلوگيري کند؟ و اينکه مردم ميگويند بچه از طلاق جلوگيري ميکند يا نه ميتواند جنبه علمي داشته باشد يا نه؟ آمارها نشان داد بيش از سه بچه يکدرصد طلاق، سه بچه چهاردرصد طلاق، دو بچه 14درصد، يک بچه 30درصد و آنهايي که بچه نداشتند 51درصد سهم طلاق را داشتند. بنابراين نتيجه گرفتيم حرف عموم مردم علمي است.
اما بچه فقط رابطه را حفظ ميکند.
درست است. بحث طلاق عاطفي خيلي ناراحتکنندهتر از طلاق حيثيتي است. بچه فقط مانع طلاق حيثيتي ميشود. پژوهشها نشان داد که 72 درصد مشکل روابط جنسي داشتند. در سوال بعدي پرسيديم چند درصد به متخصص مشاور جنسي مراجعه و مشکل خود را مطرح کرديد؟ 52 درصد اين 72 درصد اصلاً به مشاور مراجعه نکرده، 32 درصد هم سکوت کردند که جمعاً 83 درصد اصلاً مراجعه نکرده بودند و آنهايي هم که مشاوره رفته بودند به اورولوژيست مراجعه کردند در صورتي که بايد به متخصص سکستراپيست مراجعه ميکردند.
علت عدم مراجعه چه بود؟
تابو بودن مساله.
درصد طلاقها چگونه بود؟
آمار نشان داد که 14درصد طلاق قطعي و 17 درصد طلاق در جريان داريم که هنوز قطعي نيست.
بررسيهاي بعدي نشان داد که بسياري از زوجها طلاق عاطفي دارند. و طلاق در کشور 53 درصد است. يعني از هر دو زوج يکي منجر به طلاق شده که در هيچ جاي دنيا اينطور نيست. در اروپا وقتي از نظر عاطفي طلاق ميگيرند از هم جدا ميشوند ولي در ايران ممکن است زن و شوهر سالها از هم طلاق عاطفي گرفته باشند ولي در کنار هم باشند. اين پژوهشها مرحله بعد فعاليتهاي ما را مشخص کرد. ديديم احتياج به روانکاو داريم و نتيجه اين شد که يک روز در هفته مشاور روانکاو در موسسه حضور دارد.
در ادامه هم از يک سکستراپيست دعوت کرديم با موسسه همکاري کند و مشاور خانواده را هم خودم به عهده گرفتم. همه اين مسئوليتها که مشخص شد خط توليد موسسه را تعريف کرديم.
خط توليد؟
در اين موسسه مراحل معرفي، پيگيري، مراقبت و مشاوره صورت ميگيرد يعني تشخيص همسر مناسب با حضور سه نفره مشاور، زن و مرد انتخاب ميشود و اين طور نيست که خودمان را کنار بکشيم و تصميم را فقط به عهده آنها بگذاريم.
آيا اين ورود به حريم خصوصي زوجها نيست؟
اگر ناراحت هستند ميتوانند وارد موسسه نشوند، اين شرط ماست.
پس يکي از شرطهاي شما اين است که اين مثلت حفظ شود؟
بله. عملکرد مشاور غيرفعال را تاييد نميکنم. اگر فردي از انتخاب موسسه راضي نباشد بايد دليل منطقي بياورد و مشاور را قانع کند يا اگر مشاور انتخاب آنها را تاييد نکند بايد آنها را قانع کند که اين استبداد به راي نيست بلکه با منطق هر سه به توافقي متحد ميرسيم.
جوانان و دغدغه ازدواج آنان از يک سو و آمار تکاندهنده طلاق در کشور از سوي ديگر مسالهاي نيست که تازگي داشته باشد و مورد اهتمام مسئولان و قانونگذاران خصوصاً و آحاد جامعه عموماً نباشد، اما آنچه اين روزها در سطخ جامعه توجه جوانان را به خود جلب کرده است تبليغات گستردهاي است که برخي مراکز دوستيابي و نه همسريابي براي اين قشر عظيم جامعه به راه انداختهاند. بنابراين لزوم اطلاعرساني دقيق در رسانهها در مورد مراکزي که همسرياب و همسرگزين و نه دوستياب هستند براي کساني که به دنبال انتخاب شريک زندگي خود به اين مراکز مراجعه ميکنند مبرهن است. دکتر جعفر ساوالانپوراردبيلي با اشاره به جزئيات فعاليت اين مراکز در گفتوگويي صميمانه پيرامون موضوع “همسرگزيني در مراکز همسرياب” به تشريح جزئيات اين مهم پرداخت.
اولین باشید که نظر می دهید