مشورت نکردن با خانواده در مرحله انتخاب همسر، طولانی بودن دوران عقد، مشکلات اقتصادی، فرو ریختگی فرهنگی و زیر پا گذاشتن سنتها، از جمله علتهای افزایش طلاق در این دوران است؛ افزون بر این که ازدواجهای اجباری در برخی مناطق کشور به ویژه مناطق مرزنشین، تفاوت فرهنگی و اعتقادی خانوادهها و بالا بودن خواستههای اقتصادی زوجه از همسر نیز در افزایش آمار طلاق در سالهای ابتدایی زندگی تأثیر دارد.
از سوی دیگر، پایهگذاری زندگی بر مبنای هم کفوی از نظر فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی همراه با مداخله مستقیم و مشورت خانواد هها در مرحله انتخاب همسر میتواند در کاهش میزان بروز چنین آسیبی موثر باشد؛ افزون بر اینکه پس از ازدواج نیز دوری گزیدن از چشم و هم چشمی از سوی زوجه میتواند نقش کارآمدی در کاهش طلاقها داشته باشد، چون در صورت بالا بودن توقعات اقتصادی زن و ناتوانی مرد برای تحقق بخشیدن به این توقعات، تعداد طلاق افزایش مییابد و بنیان خانوادهها سست میشود.
روزنامه خراسان در مطلبی به آمار ازدواج و طلاق پرداخته و نوشته که در یک دهه گذشته از هر شش ازدواج ثبت شده در کشور، یکی به طلاق منتهی میشود؛ طلاقهایی که تعدادشان در پنج سال نخست زندگی نسبت به دیگر سالهای دوران زندگی مشترک بیشتر است و بنا به آمارهای ثبت احوال از سال ۸۳ تا ۹۰، رشدی ۱۳۸ درصدی داشته است.
اولین باشید که نظر می دهید