كشورهاي آمريكايي و اروپايي براي پيشگيري از اين آسيب، تدابيري انديشيدهاند و تلاش كردهاند تا اين مقوله را قانونمند سازند، اما متأسفانه در ايران اينگونه تبليغات هر روز افزايش مييابد، بدون آنكه به آثار سوء آنها انديشيده شده باشد.كودكان، تماشاي تلويزيون را خيلي پيش از خواندن و نوشتن آغاز ميكنند.
از سوي ديگر تلويزيون وسيلهاي است كه نسبت به ساير رسانهها، به سادگي دسترسي تبليغكنندگان به گروههاي سني بسيار پايين و در عين حال به شدت آسيبپذير را فراهم ميكند و از اين رو نياز به چارچوب ايمن ويژه براي حصول اطمينان از عدم سوءاستفاده تبليغات از چنين فرصتي، احساس ميشود.
كودكان قادر به تشخيص برنامه از تبليغ نيستند و متوجه نميشوند كه هدف از يك آگهي بازرگاني فقط فروش يك كالاست، و به اين دليل به سرعت تحت تأثير تبليغات تلويزيوني قرار ميگيرند و بر تصميم والدين خود نيز تأثير ميگذارند.
براساس بررسيهاي انجاميافته، ساخت تبليغات با محوريت كودكان و مخاطب قراردادن آنان اگرچه موجب به دستآوردن سهم بيشتري از بازار براي دستاندركاران تبليغات ميشود، اما بر رشد رواني و اجتماعي كودكان تأثير منفي ميگذارد……
اولین باشید که نظر می دهید