رفتن به نوشته‌ها

استثمار مدرن زنان ایرانی يا راهي به سوي پيشرفت ؟

این خرده فرهنگها که شبیه آن در کشورهای مختلف جهان وجود دارد و در وجود آن بین ‏هندوستان با ایالات متحده فرقی نیست، در ایران زیر حجم فشار زیادی قرار گرفت که به ‏خوبی نشان داد یکی از محصولات ضربه پذیر فرهنگی جامعه پس از جنگ بود!‏

""این رخداد چنین بود که تا پیش از این اتفاقات، آرایش و چهره آرایی در جامعه ایران تنها ‏امری اختصاصی برای بانوان بود و در جمع های خانوادگی تغییر چهره برای دختران ‏امری مذموم و ناپسند از سوی اقشار مختلف جامعه تلقی می شد.‏

این موضوع آن قدر برای جامعه ایران جایگاه داشت که حتی پیش از انقلاب هم افرادی که ‏در حیطه خانواده و اخلاق اجتماعی قرار داشتند، به آن تن داده بوده و آن را قبول داشتند.‏ ولی با روش های غیرعلمی و پرخاشگری های مدیریتی که در مدارس دخترانه دهه 60 به ‏بعد رخ داد، ناگهان جامعه ایران به سوی یک گرایش یک سویه بر ضد اصول و ارزشهای ‏خود حرکت کرد، که یک هدف آن مقاومت و لجبازی با روش های برشمرده بود.‏

همین لجبازی موجب شد ناگهان موجی از دختران “زن نما” در جامعه ایران پدید بیاید ‏و برای همیشه این هنجار اخلاقی در شناسایی یک دختر ایرانی از زن ایرانی به فراموشی ‏سپرده شود، هنجاری که هندوها در هندوستان براساس الهام از فرهنگ اصیل ایرانی به ‏شیوه ای دیگر آن را در زندگی اجتماعی خود وارد کرده و با قرار دادن یک نشانه، حریم ‏زنانه و دخترانه را برای جامعه و خانواده ها تعریف کرده اند.‏

شاید برخی از چهره های به اصطلاح روشنفکر جامعه ایران که این روزها فارغ از ‏موضوعات سیاسی و اجتماعی در حال کاسبی و انتشار این ارزشها به عنوان تابو ‏هستند، این موضوع را خنده دار تلقی کنند، ""اما وقتی به زندگی “جولیا رابرتز” هنرپیشه مشهور زن هالیوود که یکی از خانواده ‏دوست ترین و سالمترین زنان هالیوود است دقت کنیم، حتی متوجه قوانین ارزشی و ‏هنجارهای اخلاقی برای زنان در شهرهای مختلف ایالات متحده می شویم!‏

جولیا در یک شوی تلویزیونی دلیل بازیگر شدن خودش را تعریف می کند که در میان آن ‏می توان نکته ای جالب را یافت. وی می گوید: “وقتی در شهرمان کالج را تمام کردم، به ‏خاطر اینکه زیبایی خاصی نداشتم، کسی به خواستگاری من نیامد، مدتی به ‏دنبال کار گشتم و نتوانستم کار خاصی پیدا کنم، برای همین مجبور شدم به نیویورک ‏بیایم، در کافه ای به عنوان گارسون مشغول به کار شدم و همین شغل باعث شد که با ‏‏”جمیز کامرون” آشنا شوم. وی مشتری این کافه بود و پس از اینکه یک سوال کوتاه کرد ‏که آیا دوست دارم در فیلم بازی کنم، کارت ویزیت خودش را به من داد و قول گرفت که ‏هفته دیگر به او زنگ بزنم . . . . !‏

در بین صحبت های این زن بازیگر می توان به ارزشهای خانوادگی و هنجارهای اخلاقی ‏در شهر محل زندگی جولیا رابرتز اشاره کرد که شان و جایگاه زن و دختر در حدی ‏بوده که وی به خاطر آبروی خانوادگی نمی خواسته در شهر خودش گارسون باشد و از ‏سوی دیگر در انتظار خواستگار مانده بود!‏

ولی در این سوی جهان در فرهنگ اصیل ایرانی که سراسر حیا و نجابت و ارزشهای ‏اخلاقی است، ناگهان طیفی کاسب کارانه به جان هویت و اصول فرهنگی زندگی زنان ‏ایرانی افتاده و جالب است که برای آنها دولت اصولگرا و اصلاح طلب در کل فرقی ندارد، ‏آنها چه در تیرماه 78 یا تیرماه 88 فقط کار خودشان را می کنند و زیرپوستی جامعه را ‏به سوی ناکجا آبادی می برند که حتی خودشان هم نمی دانند کجاست!‏

پیش تر سالن های آرایش و زیبایی بانوان در ایران مستلزم قوانین تخصصی و نظارتی ‏زیادی بود، ولی به واسطه فشارهای اقتصادی جنگ و بحران مالی در کشور و وارد ‏شدن زنان ایرانی به چرخه کسب درآمد خانوادگی، زیر پله، اتاق گوشه حیاط، یک بخشی ‏از منزل مسکونی یا مغازه کنار خیابان تبدیل به محلی برای امرار معاش مردم شد.‏ این موضوع نه در گذشته و نه در حال حاضر دلیل دردسر و مشکل نیست و نباید بهانه ‏ای برای برخورد با زنان سرپرست خانوار و خانواده های ضعیف شود، موضوع مهم تولد سالن های آرایشی بسیار مجهز و عظیم در نقاط مختلف کشور بود که ‏برای این واحدهای کوچک خدماتی نقش الگو را پیدا کردند!‏

سالن های چند صد میلیونی و تجهیزات میلیونی که تنها از توانایی سرمایه گذاران کلان ‏اقتصادی برآمده و تهییج کننده بخش عظیمی از زنان و دختران جوان کشورمان شده اند.‏

بی شک اگر تا دهه قبل این سالن ها مرکز زنان متمول و خاص جامعه بودند که توانایی ‏مالی بالایی داشتند، امروز عرصه دختران و زنان جوان اغلب دانشجو، کارمند و حتی ‏کارگر سطح پایین است که دوست دارند خود را در قالب یک فرد مدرن درآورند.‏

هزینه های سرسام آور در این سالن ها عملا تبدیل به مقیاس تعیین قیمت در واحدهای ‏کوچک در محله ها و مناطق شهری و روستایی شده و به نظر می رسد، اتحادیه این ‏صنف یک دکور زیبا برای صدور مجوزهای بی حساب و کتاب است.‏

""در یکی از این سالن های مشهور که در حاشیه میدان تجریش تهران قرار دارد، صاحب ‏آن در اقدامی عجیب مشتریان خود را غربال کرده و با صدور کارت عضویت در ایام ‏خاص سال، مردم عادی را به این سالن راه نمی دهد.‏

چرخه اتلاف وقت مردم در این سالن به حدی است که با وجود دکوراسیون و ‏اتوماسیون مدرن، مشتری با وجود تعیین وقت قبلی بین 1 تا 3 ساعت به عمد معطل می ‏شود تا سالن همواره پر به نظر برسد.‏

از سوی دیگر این انتظار آنقدرها هم برای صاحب سالن بد نیست، چون سرویس های ‏دیگر خود را با ایجاد جو، تهییج و چشم و هم چشمی به فروش می رساند.‏

سالن دیگری در شهرک غرب، پا را فراتر گذاشته و حتی مشتریان خود را با کد ویژه ‏شناسایی می کند و هر فردی را به داخل آرایشگاه راه نمی دهد، از سوی دیگر این سالن ‏قیمت های نجومی را برای آرایش عروس در لیست خود قرار داده که حتی اعتراض دیگر ‏سالن های مدرن تهران را نیز در پی داشته است.‏

سالن دیگری در اطراف میدان صادقیه، ماهیانه قیمت های خودش را بالا می برد و چون ‏مشتریان به صورت متوسط 3 هفته یک بار مراجعه دارند، دلیلی برای گران شدن قیمت ها ‏نمی بینند! ‏

سالن دیگری در بلوار آفریقا، پس از اینکه جدیدترین متدهای آرایش خلیجی را به نمایش ‏گذاشت، به دلیل اعتراض های مکرر مشتریان و مسایل خاص منکراتی مجبور به نقل ‏مکان شده و حتی پس از جا به جایی، آدرس محل جدید خود را نیز منتشر نکرده است.‏

""سالن دیگری در منطقه الهیه تهران، در حرکتی دیگر از پذیرفتن آرایش عروس های ‏محجبه و افراد مذهبی خودداری می کند و شرط پذیرش آرایش را بی حجاب بودن و ‏باز بودن لباس عروس ذکر می کند!‏

سالن دیگری در اطراف میدان فاطمی برای جذب خانم های کارمند از 5 صبح به ارایه ‏سرویس می پرداخت و در این میان توانست پس از اینکه برای انجام یک روش جدید تاتو ‏بیش از 72 میلیون تومان به صورت پیش پرداخت از علاقه مندانش دریافت کند، ناگهان ‏از محل نقل مکان کرده و متواری شد.‏

سالن دیگری در میدان نبوت (هفت حوض) با تقلید از سالن های مدرن، خدمات اپیلاسیون ‏برای مشریان خود ایجاد کرده ولی شرط استفاده از آن را به بهانه مسایل بهداشتی و ‏پزشکی، لخت شدن کامل دختران و زنان قرار داده است!‏

جالب است که این قدر بی سر و صدا و آرام می توان در لایه های درونی یک کلانشهر ‏بزرگ و به طبع آن در مراکز استان ها و شهرهای بزرگ دیگر رخنه کرد و بی دردسر و ‏حتی با سود بالا به ترویج بی بند و باری و ناهنجاری اقدام کرد!‏

خانمی که برای سرویس اجتماعی آینده در نقش خبرنگار از این سالن ها بازدید کرده، ‏معتقد است: امروز دیگر این اتفاقات حالت خاص و عجیب ندارد و نمی توان به بهانه ‏برخورد دنبال عده ای خاص بود، شاید به جرات بتوان گفت بی قانونی سالن های بزرگ ‏که نام های شناخته شده دارند، برای آرایشگاه های کوچک محلات، حجت قانونی شده ‏است. ‏

م. یکی از آرایشگران . . . که حالا خودش در نزدیکی میدان هروی یک آرایشگاه کوچک ‏راه انداخته است، تاکید می کند که قیمت های خودم را براساس قیمت های سالن های ‏مشهور تنظیم می کنم و اصلا کاری به اتحادیه ندارم.‏
""
ش. یکی دیگر از شاگران خانم “ص” در منطقه پونک تهران سالنی راه اندازی کرده و ‏سعی می کند، قیمت های خودش را با آن تنظیم کند.‏

س. که در خیابان کارون تهران سالنی را راه اندازی کرده نیز معتقد است باید قیمت های ‏خودش را با این سالن ها تنظیم کند!‏

نکته جالب در این میان، سودجویی واحدهای کوچک آرایشی از نزدیک بودن قیمت های ‏خودشان با قیمت سالن های بزرگ برشمرده در سطح تهران نیست، موضوع این است که ‏آرایشگران ضعیف جرات ارایه قیمت های ارزانتر از این سالنهای مجهز و صاحبان آن را ‏ندارند!‏

به نظر می رسد قدرت این طیف که به صورت نامحسوس بر بازار خود نظارت می کنند، ‏بسیار بیشتر از اداره اماکن عمومی و اتحادیه صنفی آنهاست، به طوری که آرایشگاه ‏های کوچک در محله ها و خیابان های مختلف شهر علاقه ای به درگیر شدن با آنها ‏ندارند.‏

از سوی دیگر باند مورد اشاره با نزدیک نگاه داشتن قیمت واحدهای سنتی و سطح پایین ‏با سالن های مدرن و جذاب خودشان، سعی در متقاعد کردن مشتری برای استفاده بی ‏چون و چرا از سرویس های خود دارند.‏

این رویه در کنار روش های مدرن معطل کردن، پیش فروش خدمات و عضو پذیری، ‏قوانین ضداخلاقی و جبهه گیری مقابل اخلاق دینی و مذهبی زنان جامعه، از یک استمثار ‏و سوء استفاده رسمی و آشکار از جامعه زنان و دختران کشورمان خبر می دهد.‏

اما هنر این سالن های بزرگ چیست؟‏
""مدتهاست که سالن های ‏آرایش شهر دوبی و دیگر شهرهای امارات به دلیل دقت و تبحر آرایشگران زن ایرانی در کار خودشان، برای آنها سر و دست می شکنند!‏

این لژیونرهای آرایشگری زنان در واقع توسط همین سالنهای بزرگ و افراد مشهور به ‏دوبی و دیگر شهرهای حاشیه خلیج فارس ترانسفر می شوند و در این میان سودهای ‏کلانی نیز به جیب خودشان سرازیر می کنند، در حالی که حقوق اندک این زنان نیازمند به خلاف پورسانت های جا به جا شده، نشان ‏از یک استثمار واقعی و بردگی صنفی داشته که تا به حال هیچ یک از دستگاه های امنیتی ‏و نظارتی کشور با جدیت به آن نگاه نکرده اند.‏

در سالهای اخیر زنان زیادی با هنرمندی و جدیت فراوان برای کار به دوبی و دیگر ‏شهرهای امارات رفته و پس از مدتی به خاطر ساعت کار زیاد، نداشتن فضای خانوادگی ‏و مشکلات بدنی مزمن آرایشگران، دچار بیماری های مختلف روحی و جسمی شده که ‏حتی با بازگشت به ایران قدرت ارایه کار سابق خودشان را هم ندارند.‏

اگر نگاه جدی به پشت پرده آرایشگاه های زنانه سنتی بیندازیم، بیشتر کسانی که ‏واحدهای کوچک راه اندازی می کنند، زنانی هستند که یا سرپرست ندارند یا به خاطر ‏مشکلات اقتصادی تصمیم به مشارکت در کسب درآمد خانواده به همراه همسرشان ‏کرده اند.‏

این زنان برای کسب درآمد مشروع اقدام کرده اند و نیازمند قوانین حمایتی و آموزش ‏های صنفی و اجتماعی هستند.‏

این دسته اجتماعی به عنوان بازوهای فرهنگی حفظ ارزشها و هنجارهای اجتماعی و ‏خانوادگی نقش مهمی در جامعه دارند و اگر دستگاه های فرهنگی کشور بتوانند برای آنها ‏برنامه ریزی های مختلف برای حمایت های معنوی پیش بینی کنند، جامعه فردای زنان و ‏دختران کشورمان از گزند حوادث و تاثیرات غیر اخلاقی زیادی در امان خواهند بود.‏

""البته اگر دستگاه های نظارتی در کنار بخش های فرهنگی کشور بتوانند به ‏موضوع سالن های متمول برشمرده زیبایی در کشورمان ورود کرده و پشت پرده های ‏سودجویی و باندبازی های آنان را بررسی کنند، آن گاه می توان به آینده امیدوار بود!‏

چون اگر رویه برشمرده چند سال دیگر ادامه پیدا کند، بی شک در آستانه دهه 90 ‏خورشیدی به خاطر تلاش مجدانه و کاسبکارانه این افراد سودجو چیزی از فرهنگ نجابت ‏و حیا در دختران و زنان نسل آینده باقی نخواهد ماند و تنها نمونه هایی مانند خانم ‏فاطمه.الف نیز در میان این دریای سودجویی غرق می شوند.‏

این خانم که سال 66 همسرش را در موشک باران از دست داده در منطقه پر تراکم ‏خیابان جیحون در غرب تهران یک سالن آرایش کوچک راه اندازی کرده و در طول ‏فعالیت خود از سال 68 تا 88 ارزشهای جالبی را برای مردم جا انداخته است.‏

وی به رغم دیپلم ها و تخصص های فراوانی که در این سالها به دست آورده، براساس ‏مسایل شرعی، روش های مدرن مانند تاتو و چسباندن ناخن مصنوعی را انجام نمی دهد.‏

این سالن کوچک از شب اول محرم تا شب هفتم امام حسین به دلیل رعایت حرمت این ‏ایام و سنت قدیمی فراموش شده زنان ایرانی تعطیل است، بر همین عادت نیز سالن در ‏شب و روز تمامی ایام وفات و شهادت نیز تعطیل است.‏

در این سالن اگر عروس خانمی نخواهد از پوشش اسلامی استفاده کند، یک کاور سفید به ‏عنوان هدیه به وی داده می شود که این موضوع با واکنش بسیار جالب بیشتر عروس ها ‏مواجه شده و حتی به نقلی در محلات اطراف ایشان به این موضوع مشهور شده اند.‏

""از نکات جالب این سالن آرایش، حفظ قواعد و سنت های اخلاقی خانواده های ایرانی ‏است، به طوری که اگر دختر خانم زیر 18 سالی بخواهد برای نخستین بار از امکانات آن ‏بهره ببرد، باید با اطلاع خانواده باشد و در عوض در مراسمی جالبی که خانم صاحب ‏آرایشگاه مبتکر آن است و سنتی فراموش شده از مراسم قدیمی “آرایش نخست” است، ‏آرایش عروسی یا نامزدی دختر خانم ها به خاطر زنده شدن این سنت ایرانی رایگان ‏انجام برگزار می شود!‏

از نکات حاشیه ای جالب در این سالن، اختصاص دادن محلی برای نمازخانه، وجود کتاب ‏های بیشمار مرتبط با بانوان، یک تلویزیون بزرگ و روزنامه های مختلف است تا ‏مشتریان بهره فرهنگی نیز از زمان انتظار در این سالن ببرند!‏

افسوس که این خانم به هیچ وجه راضی به تهیه گزارش از سالن آرایش خودشان و ‏حتی ذکر نام کامل نشدند، ولی باید به چنین افراد مبتکر، متخصص و متعهد به اخلاق و ‏ارزشهای اصیل فرهنگ ایرانی خسته نباشید گفت که به تنهایی در این دریای منفعت و ‏پول پرستی بر طبل اخلاق مداری و حفظ ارزشها می کوبند و برکت را از خداوند هدیه ‏می گیرند! ‏

آینده سرویس اجتماعی، دوره های گذار از سنت و مدرنیته آن چنان که در کشور ما به سادگی با آن برخورد می ‏کنند، کم هزینه و بدون مشکل نیست و مطابقت دو دوره برشمرده در کشورهای غربی ‏نشان دهنده عمق فاجعه است و مشخص نیست این رویداد در کشورهای شرقی دارای ‏فرهنگ غنی چه تاثیری می گذراد.‏

 ایران به عنوان یکی از قطب های فرهنگی خاورمیانه و یکی از ‏تمدن های قدیمی جهان به دلیل اشتباهات بزرگ در تحلیل وضعیت آینده فرهنگی خودش، ‏امروز گرفتار ناهنجاری های ریز و درشتی است که به صورت زیرپوستی در حال ‏گسترش است و در این میان نه تنها قابل مشاهده در سطح جامعه است، بلکه نمی توان ‏آن را در زمان کوتاهی هم شناسایی کرد.‏

در سالهای میانی دهه 70 خورشیدی به رغم بی توجهی سازندگان فیلم ها و سریال های ‏تلویزیونی و بعد از آن در سینمای کشورمان، خرده فرهنگ های ارزشی و هنجارهای ‏خانوادگی زندگی ایرانیان دچار تغییرات عمده ای شد.‏….

منتشر شده در اخبار زنان

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *