رفتن به نوشته‌ها

باز کردن بخت دختران با 350 هزار تومان !

این دختر جوان در ادامه گفت: من به دعا و دعانویسی اعتقادی نداشتم اما با اصرار مادرم پذیرفتم پیش زن دعانویس بروم تا وی برایم بخت‌گشایی کند.

به آدرسی که از زن همسایه گرفته بودیم رفتیم و وقتی وارد ساختمان قدیمی شدیم با صف طولانی از زنان و مردانی که در نوبت نشسته بودند، روبه‌رو شدیم. 2 ساعت طول کشید تا نوبت به من و مادرم رسید.

وقتی وارد اتاق شدیم زن 50 ساله‌ای را دیدیم که پشت میز کوتاهی نشسته بود و از چندین بالش برای خودش صندلی درست کرده بود. این زن به من گفت: دشمنانم بخت مرا بسته‌اند. وی با نیروهای غیبی در تماس است و برای آنکه برایم دعای بخت‌گشایی بنویسد باید 350 هزار تومان به وی بدهم.

دختر جوان در ادامه به بازپرس دواتگری گفت: به زحمت توانستیم این پول را برای فال بخت‌گشایی تهیه کنیم و آن را به حسابی که زن رمال گفته بود، واریز کردیم. وقتی چند روز بعد برای گرفتن دست‌نوشته‌ این زن به خانه وی رفتیم زن رمال گفت که دعای وی در حال تاثیرگذاری است و باید منتظر نتیجه باشیم. در حال حاضر 6 ماه از این ماجرا می‌گذرد اما هنوز هیچ خواستگار مناسبی پیدا نکرده‌ام و از دست زن رمال که با فریب از ما پول گرفته است، شکایت دارم.

با شکایت این زن، بازپرس دستور تحقیقات را به پلیس پایتخت داد و بررسی‌ها نشان داد که این زن با ادعای ارتباط با عالم غیب دست به اغفال زنان و دختران زده و از آنها پول زیادی می‌گیرد.

با هماهنگی بازپرس پرونده، زن رمال دستگیر شد. در بازرسی از خانه وی وسایلی مانند کلید، قفل، استخوان حیوانات و قلم‌های مخصوص نوشتن پیدا شد.

این زن در بازجویی‌های پلیسی نیز ادعاهای خود را تکرار کرد و گفت: با اجنه و موجودات ماورایی در ارتباط است و برای پیشبرد کارهایش از آنها کمک می‌گیرد.
شواهد نشان می‌دهد که این زن روزانه درآمد 50 میلیون ریالی داشته است.

نیروهای غیبی که زن جادوگر را به ثروت زیادی رسانده است این بار وی را روانه زندان کرد.

این زن رمال ادعا می‌کرد می‌تواند با نیروهای غیبی دختران جوان را خوشبخت کند.

چندی پیش دختر جوانی به دادسرای خارک مراجعه کرد و از زن رمالی که از وی کلاهبرداری کرده بود به طرح شکایت پرداخت.

دختر جوان به بازپرس دواتگری از شعبه دهم دادسرا گفت: سن من بالا رفته است و مساله نداشتن خواستگار مناسب خانواده‌ام را بشدت درگیر کرده بود تا اینکه روزی یکی از همسایه‌ها که می‌دید مادرم بشدت نگران ازدواج من است به وی گفت زن دعانویسی را می‌شناسد که می‌تواند برای بخت‌گشایی پیش وی برویم.

منتشر شده در خواندنی ها

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *