رفتن به نوشته‌ها

صدور مجوز عروسي با دود قليان

به گزارش خبرنگار اجتماعي برنا ،آداب مردم جنوب ايران بسيار ديدني و زيباست به طور مثال در منطقه عسلويه سعي مي شود زمان ازدواج حتما در اعياد اسلامي مانند عيد قربان و عيد غدير و عيد باستاني نوروز صورت مي گيرد و سعي بر آن است که شب عروسي نيز تا حد ممکن شب جمعه باشد.

عبدالله مقيمي يکي از پيرمردان اين منطقه که بيش از 70 بهار را پشت سر گذارده و ساليان سال از طريق صيادي در خليج فارس ارتزاق کرده است، سنت ازدواج را از مهمترين سنت هاي برجاي مانده از پيامبر اکرم (ص) بين مسلمانان مي داند و نحوه انجام آن در فرهنگ بومي عسلويه در گذشته دور را اينچنين تشريح مي کند.

پدرومادر بزرگترين نقش را در ازدواج پسر برعهده داشتند.والدين پسر، هر دختري را که مي پسنديدند براي وي برمي گزيدند و با جمعي از بزرگان محل به خواستگاري دختر مي رفتند.

رضايت والدين دختر ازداماددر خانواده عروس کفايت مي کرد و دختر تنها از موضوع خواستگاري مطلع مي شد و نقش تعيين کننده در قبول ازدواج را والدين او بازي مي کردند.

پس از مشخص کردن شبي براي عقد عروس و داماد، روحاني محل که در اين منطقه به ملا يا ملاچ معروف است به همراه نزديکان و خويشاوندان داماد به خانه عروس رفته و صيغه عقد را جاري مي کردند.

مهريه عروس در آن زمان بر حسب وضع زندگي مردم و ارزش پول رايج تعيين مي شد بطوري که در سالهاي خشکسالي برخي مهريه دخترشان را خرما و يا گندم قرار مي دادند و برخي نيز قائل به گرفتن مهريه نبودند.

صبح روز بعد از عقد تمامي اهالي روستا بخصوص زنان به خانه داماد مي رفتند و با ريختن انواع نقل و نبات بر سر و روي او، انتخاب همسر وي را تبريک مي گفتند.

«يبياب» ياهلهله شادي زنان عسلويه که با صدايي بلند و کشيده سر داده مي شود در اين روز از خانه داماد به گوش مي رسد.هلهله شادي در اين خطه از هلهله هاي عزا که آن را «هلهيل» مي نامند و در زمان سوگواري يا در غم از دست دادن عزيزي سر داده مي شود، متفاوت است.

مردان روستا نيز با شليک اسلحه هاي شکاري خود و تيراندازي هوايي به شادي مي پرداختند.

اما سرگرمي و شادي مردم روستا تا چهار يا پنج شب با رقص محلي «ادوره» يا «دواريه» ادامه مي يافت که در آن زنان و مردان با تشکيل حلقه اي دايره وار به پايکوبي مي پرداختند.

ازدواج در استان سيستان و بلوچستان

ازدواج در استان سيستان و بلوچستان عروسي بلوچ به اين ترتيب است كه پدر پسر جهت خواستگاري به منزل پدر دختر مي رود. بعد از خوردن چاي و كشيدن چليم ( قليان ) پدر پسر باب سخن را آغاز مي كند. اگر پدر و مادر دختر موافقت كردند. زمان برگزاري مجلس تعيين و مهريه مشخص مي شود. خانواده پسر بابت مهريه بايد مبلغي پول و مقادير زيادي طلا براي عروس خريداري كند .

بعد از اين توافقات نوبت به برگزاري مجلس شيريني خوران مي رسد . خانواده عروس و داماد بايد بر سر لباس و ساير لوازم عروسي نيز به توافق برسند. از اين رو مجلس شيريني خوران را ترتيب مي دهند كه در آن با شير ، چاي ، خرما و حلواي بلوچي از دعوت شدگان پذيرايي مي شود كه آن را به گويش محلي بلوچي « سانگ » مي گويند. در اين مراسم لوازم خريداري شده توسط خانواده داماد به خانواده عروس تحويل داده مي شود از آن پس دختر نامزد رسمي پسر است. در ميان قوم بلوچ سنتي وجود دارد به نام سنت بجار ( تعاون ) ، در اين سنت ثروتمندان بلوچ به جواني كه مي خواهد ازدواج كند كمك مالي مي كنند.

در دوران نامزدي كه به گويش بلوچي « دره شتاري » گرفته مي شود. پسر به خانواده دختر سر مي زند . دوران نامزدي معمولاً 1 يا 2 سال طول مي كشد . در اين مدت مقداري زيادي از نيازهاي دختر از قبيل لباس، كفش و غيره … را بايد خانواده پسر تامين كنند. بعد از گذراندن دوران نامزدي و توافق براي برگزاري مراسم عروسي بعد از خريدهاي اوليه كه بسيار نيز سنگين است. نوبت به مراسم شب اول ميرسد كه به آن اني بندان ( حنابندان ) مي گويند. مراسم اصلي عروسي سه شب طول مي كشد در مراسم حنابندان تختي در وسط مجلس قرار مي دهند. سپس داماد را روي آن مي خوابانند. در اين حالت به دست و پاي او توسط يكي از نزديكانش حنا گذارده مي شود. در اين مراسم داماد بايد كاردي را كه در گويش بلوچي به آن « كارچ » مي گويند به كمر خود ببندند. در اين مراسم هنگام حنا گذاشتن بر روي پا و دست داماد اقوام داماد و عروس به فراخور توان و ميل خود مقداري پول به پاي داماد مي ريزند . كه فردي كه دست و پاي داماد را حنا مي كند آن پول را براي خود بر مي دارد كه به آن « جت » مي گويند . و فردي كه مسئول حنا گذاشتن بر روي دست و پاي عروس را « مشاطه » مي گويند. پس از اتمام مراسم حنا بستن داماد ، دست و پاي عروس را نيز حنا مي كند .

بعد از مراسم حنابندان ، مراسم عروسي يا « عاروسان » برگزار مي شود . در ابتدا زنان فاميل عروس را آماده آرايش مي كنند. بعد نوبت به استحمام داماد مي رسد كه به آن به گويش محلي «جان شور» يا « سرآپي برين » گفته مي شود . داماد را بر شتري كه از قبل آماده شده است ، سوار مي كنند و پسربچه كوچكي را بدين نيت كه اولين فرزند داماد ، پسر باشد ، جلو او مي نشانند. و روي داماد و پسربچه پارچه اي توري مي اندازند. يك نفر هم مهار شتر را مي گيرد. دهل مي نوازند و ترانه هاي شادي به نام « هالو » مي خوانند. و به نقطه اي كه‌ آب باشد مي برند. لباسهاي كهنه داماد را بيرون مي كنند. بعد از شستن بدن داماد لباس نوبر تن او مي كنند . بعد از اصلاح سر و صورت داماد او را مجدد سوار بر شتر مي كنند و به خانه عروس مي برند. تعدادي از اقوام عروس به استقبال داماد مي آيند. يكي از زنان در حاليكه يك سيني بزرگ در دست دارد كه در آن يك جلد كلام ا… مجيد، ليوان شربت، سرمه دادن و مسواك چوبي و يك آيينه قرار دارد. در ابتدا داماد قرآن را مي بوسد. شربت را سر مي كشد و سرمه را به چشم مي كشد دندانهاي خود رامسواك مي زند .

بعد از مراسم فوق فردي رابراي خواندن خطبه عقد حاضر مي کنند ودر حضور خانواده عروس و داماد مراسم عقد يا « ني كح » انجام مي شود در اين مراسم ترانه هاي شاد خوانده مي شود . پس از انجام مراسم عقد، جمعي از نزديكان داماد را به طرف اتاق عروس مي برند، در جلوي اتاق عروس خدمتكار عروس جلوي او را مي گيرد و اجازه ورود به او نمي دهد . مگر اينكه داماد به او هديه مناسبي بدهد. سپس داماد نزد عروس مي رود ودر كنار عروس مي نشيند . بعد از استقرار داماد در كنار عروس ، روي سر عروس و داماد سكه مي پاشند . و آرام سرعروس و داماد را بهم مي زنند تا به اصطلاح همسر شود .

برخلاف جاهاي ديگر كه عروس را به منزل داماد مي برند، در بلوچستان داماد را به خانه عروس مي بنرد .بعد از گذشت حدود يك ماه عروس و داماد به خانه داماد مي آيند و زندگي مستقل خود را شروع مي كنند.

مراسم عروسي در بين اقوام ترک خراسان شمالي

بعد از مراسم خواستگاري خانواده داماد براي خانواده عروس شيريني مي آوردند و بعد شب قبل از عروسي که به کچه کچه معروف است داماد را به حمام مي بردند . مراسم به حمام بردن داماد همراه با آواز و رقص و پايکوبي بوده . بعد مادر عروس براي داماد لباس مي فرستد که لباسها را در بقچه اي که نبات و نقل و شيريني درلابلاي آن ريخته شده به حمام مي فرستند بعد داماد را به خانه عروس مي آوردند و با جشن و پايکوبي و مراسم وليمه عروس را به خانه داماد مي آوردند .

داماد در چند متري مانده به خانه خود مي ايستد و براي عروس قند و انار و سيب پرت مي کند . بعد از اينکه عروس را به خانه داماد مي آوردند بعد از سه روز خانواده عروس به ديدن عروس مي آيند و براي او ناهار مي آورند و او را به حمام برده و آرايشگري او را مي آرايد که مراسم خاصي در اين روز انجام مي شود که به آن پاتخت مي گويند . بر پيشاني عروس پولکهاي طلايي و نقره اي به نقش ماه و ستاره مي زنند و چتري طلايي بر موهاي او آويزان مي کنند و بعد تا سه روز به جشن و پايکوبي مي پردازند . عروس در اين سه روز صورت خود را مي پوشاند و با هيچ کس از اهل خانواده داماد سخن نمي گويد . تا اينکه به او انعامي بدهند که به اصطلاح ، عروس شماق مي گيرد تا به او رونما بدهند .مراسم ازدواج در استان فارس مراحل مختلفي دارد که قدم اول دلالگي است .

جواني که به سن ازدواج رسيده و قصد ازدواج دارد، موضوع را با خانواده خود در ميان مي گذارد. اگر خانواده داماد، دختر معيني را در نظر داشته باشند، کار ساده است. در غير اين صورت به اين خانه و آن خانه براي «دلالگي» که همان خواستگاري است ،مي روند.

مادر و خواهر داماد و چند نفر از نزديکانش به خانه اي که دختر داشته باشد، مي روند. خانواده دختر در صورتي که موافق باشند، علاوه بر چاي، شربت هم براي آنها مي آورند. در صورتي که خانواده دختر تنها به چاي اکتفا کنند، نشانه آن است که به اين وصلت رضايت ندارند. پس موضوع منتفي شده و خانواده داماد به خانه ي ديگري مي روند.

مرحله بعدي بله برون است . خانواده عروس حتماً درباره داماد و خانواده اش تحقيق مي کنند. يک روز هم سرزده به خانه ي داماد مي روند و به دنبال آن مراسم بله برون انجام مي شود. در اين مراسم تني چند از بزرگترهاي دو خانواده در منزل عروس دور هم جمع مي شوند تا درباره مهريه، پول حمام، لباس و ساير مسائل ضروري صحبت کنند. اگر طرفين شرايط خاصي داشته باشند در همين مجلس مطرح مي شود تا به توافق برسند. يک نفر هم آنچه را که مطرح شده روي کاغذ مي آورد و در اصطلاح مي گويند رقعه اش نوشته شد. سپس روزي تعيين مي شود و به اتفاق عروس به بازار وکيل مي روند و پارچه هاي مورد نياز را مي خرند.

رخت برون گام بعدي است ،در اين مجلس، دوستان عروس و داماد شرکت دارند که به آنها «سوري» مي گويند. سوري هاي داماد يک خياط را همراه مي آورند تا اندازه عروس را بگيرد و پارچه هايي را که خريده اند، با خود ببرد. پذيرايي از مدعوين به عهده مادر عروس است. مادر داماد نيز همراه پارچه، مقداري نقل و هديه که در اصطلاح به آن گـُل مي گويند، با خود مي آورد.

در فارس براي عقد و عروسي ساعت سعد را انتخاب مي کنند و دو نوبت عقد مي گيرند. يکي عقد خصوصي است که تنها عده اي از نزديکان عروس و داماد شرکت دارند و معمولاً خطبه عقد در همين مجلس خوانده مي شود و ديگري مجلس عقد که همه دوستان و آشنايان دو خانواده در آن شرکت دارند. روز عقد خانواده داماد همه چيز را به خانه عروس مي برند و تنها از بردن ذغال و تنباکو خودداري مي کنند چون معتقدند که تنباکو تلخي به همراه دارد و ذغال سياهي.

روز قبل از عروسي حجله مي بندند و برنج پاک مي کنند. اين مراسم با شادي و شعف و خواندن واسونک همراه است.

براي آوردن عروس، عده اي به خانه عروس مي روند. در اين مجلس با شربت و پالوده از سورها پذيرايي مي شود. رسم است که ياران داماد چيزي را از خانه عروس بردارند که ممکن است ليوان، قاشق يا استکان باشد. وقتي خواستند عروس را ببرند پدر عروس تا قباله را از ياران داماد نگيرد، اجازه بردن عروس را نمي دهد. وقت ِ رفتن، خواهران داماد زير بغل عروس را مي گيرند و آينه سنگي بزرگي در برابر او گرفته و به طرف خانه داماد حرکت مي کنند. اهالي محل روي سر آنها گلاب مي پاشند. نرسيده به خانه داماد، داماد به پيشواز عروس مي آيد و عروس را با خود به خانه مي برد. در حجله، بزرگتر خانواده دست عروس و داماد در دست هم مي گذارد. بايد دست داماد روي دست عروس قرار گيرد تا هميشه بر عروس مسلط باشد.

در شيراز رسم است که هفته اي بعد از عروسي، پدر عروس، داماد و يارانش را به شام يا ناهار دعوت کند. به اين مراسم پاگشا مي گويند. بعد از پدر عروس نوبت ديگران مي رسد.

از ديگر مراسم اين است که چون جواني، دختري را نامزد کرد، از آن به بعد در هر عيد، مخصوصاً عيد فطر – بايد براي نامزدش عيدي بفرستد. عيدي را در خوانچه مي گذارند و به خانه عروس مي برند. در مقابل وقتي که دختر به خانه شوهر رفت، مادر عروس بايد همين کار را به ويژه در عيد فطر، انجام دهد. در ماه رمضان هم بايد مادر عروس يک افطاري کامل که به آن «روز والوان» مي گويند، براي دامادش بفرستد.

از جمله رسوم معمول در بين دواني ها، يکي هم رسم عقيقه است. عقيقه در عربي به معني موي شکم نوزاد در هنگام تولد است. معني ديگر آن، ذبح گوسفند در هفتمين روز تولد نوزاد است. شايد اين رسم در گذشته در روز هفتم انجام مي شد، اما امروزه موعد خاصي براي آن قائل نيستند و در هر فرصتي که دست داد، آن را تدارک مي بينند. انجام اين کار ممکن است تا هفت سالگي کودک هم به تعويق بيفتد. اما تا هنگام مراسم عقيقه نبايد موي سر کودک تراشيده شود.

در استان مازندران نيز رسوم خاصي براي ازدواج وجود دارد،اما همانند ساير استان ها با خواستگاري آغاز مي شود بعد از رضايت خانواده عروس فرداي آن شب غذا و شيريني تهيه ديده براي خانواده عروس مي فرستند. براي مراسم اَره گيرون يا سهمان بله برون به خانه عروس مي روند و با دادن انگشتر به عروس در واقع او را براي پسرشان نشان مي‌کنند.

در همان شب بله برون ميزان شيربها (زر) را نيز معين مي‌کنند بعد از اين مراسم دوران نامزدي آغاز مي‌شود که معمولاً از 2 ماه تا 2سال طول مي کشد. چند روز مانده به عروسي مقدمات آن را فراهم مي سازند. به خريد مي روند و براي عروس داماد پيراهن، پارچه، و … مي خرند. براي دعوت کردن مردم به عروسي زني را به عنوان خبرگير به خانه‌هاي مردم مي فرستند تا همگي را براي عروسي دعوت نمايد. يک روز قبل از جشن از خانه داماد تمام مخارج جشن عروسي از قبيل برنج، مرغ، گوشت، روغن به نام خرج بار، را بار اسب مي‌کنند و همراه چند گوسفند پاي کوبان به خانه عروس مي فرستند مردم نيز کمک‌هايي به نام سوري در مجمع‌هاي مسي گذاشته و روي آن را با پارچه‌هاي رنگي مي پوشانند و آن را بر سر گرفته به خانه داماد مي برند. شب قبل از عروسي حنابندان مي گيرند. صبح روز حنابندان، عروس و داماد جداگانه با جشن و پاي کوبي به حمام مي روند، دلاک در حمام به عروس و داماد شربت و شيريني مي دهد و اسپند دود مي‌کند. سپس عروس و داماد جداگانه سوار بر اسب، همراه دوستان به خانه مي روند. شب حنابندان عروس و داماد جداگانه در خانه خود، مراسم حنابندان را انجام مي دهند در خانه عروس، خواهر يا يکي از دوستان عروس حنا در دست عروس مي گذارد و در خانه داماد نيز دوستان داماد در دست او حنا مي گذارند. روز عروسي وعقدکنان خانواده عروس و داماد جداگانه به ميهمانان ناهار مي دهند. بعد از ظهر عروسي داماد به همراه فاميل و دوستان براي آوردن عروس به طرف خانه عروس راه مي افتد داماد از قبل اسبي را تزيين مي‌کند تا عروس را روي آن بنشاند وقتي به خانه عروس رسيدند خانواده عروس با نقل و شيريني و دود کردن اسپند به استقبال آنها مي‌رود پدر يا برادر عروس، ناني را به کمر عروس با شال سفيد يا سبز مي نشانند به اين نيت که اولين فرزندشان پسر باشد و پير بچه ديگري آيينه به دست جلوي اسب عروس راه مي افتد. در بين راه دوستان داماد با پاي کوبي و تير اندازي، در شادماني سهيم مي‌شوند گاهي نيز با گذاشتن مسابقه اسب دواني بر عروسي مي افزايند. وقتي که به در خانه داماد رسيدند داماد از اسب پياده، نارنج، انار، يا سيبي، را در دست مي‌گيرد و به سمت عروس پرت مي‌کند، عروس بايد آن را بگيرد و سپس آن را با هم بخورند. عروس ابتدا وارد خانه نمي‌شود مگر اينکه پدر داماد سکه‌اي، يک راس گاو و يا زميني را به عنوان رونما يا پاناز به عروس بدهد. وقتي عروس وارد حياط خانه شد مادر و خواهرهاي داماد اسپند دود مي‌کنند و نقل و نبات و شيريني به همراهان مي دهند تمام مهمانان شام را در خانه داماد مي خورند و پس از خوردن شام آنجا را ترک مي‌کنند تنها زني به نام عروس مار همراه عروس مي ماند.

صبح روز بعد از عروسي، عروس بايد صبحانه را آماده کند و به خانواده داماد بدهد. خانواده داماد نيز لباس، پول، پارچه‌اي را به عنوان خلعت به عروس مي دهند سه روز بعد از عروسي، عروس و داماد به عنوان سلام به مادرزن، به خانه عروس مي روند که به آن زن مار سلام مي‌گويند. جهاز عروس را يک روز قبل از عروسي به خانه داماد مي برند.

شايد لباس سفيد و گل و شام و شيريني پاي ثابت تمام عروسي ها باشد اما مردمان هر گوشه اي از کشورمان رسوم خاص خود را براي برگزاري بزرگترين جشن زندگي شان دارند . برخي با دود قليان بله را مي گويند و گروهي نيز با چاي کم رنگ نه را به خانواده داماد مي فهمانند . عده اي داماد سرخونگي را ننگ مي دانند و جماعتي ديگر تا يک ماه داماد را در خانه عروس بازداشت مي کنند . عروسي به هر شکل و شمايلي زيباست و با هر سنتي مقدس است . در پي برخي از آداب و رسوم استان هاي مختلف براي ازدواج مي آيد .
منتشر شده در خواندنی ها

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *