چندی قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از مربی یک باشگاه بدنسازی، شکایت کرد.
او گفت: «از مدتی قبل برای ورزش به باشگاه بدنسازی میرفتم و چند باری همسرم مرا تا باشگاه همراهی کرده بود. شرایط عادی بهنظر میرسید تا اینکه مرد ناشناسی با من تماس گرفت و پساز بیان مطالبی ازمن خواست مراقب روابط همسرم باشم. پساز این تماس به فکر فرو رفتم و همسرم را زیر نظرگرفتم، تا اینکه متأسفانه درجریان تعقیباش یک روز او را سوار خودروی مربی باشگاهم دیدم، با دیدن این صحنه شوکه شده بودم؛ میدانستم که او هم متأهل است. بههمین دلیل آنها را نامحسوس تعقیب کرده و از روابط صمیمیشان عکس گرفتم. دیگر مطمئن بودم که همسرم به من خیانت کرده است. به همین دلیل به پزشکی قانونی رفتم و درخواست تطبیق «دیانای» خودم و سه فرزندم را دادم که متأسفانه آنجا فهمیدم فرزند سوممان هیچ ارتباطی با من ندارد.»
قالیچه دردسرساز
در حالی که تحقیقات درباره این شکایت آغاز شده بود، همسر مربی بدنسازی نیز شکایتی علیه شوهرش و زن خیانتکار مطرح کرد. این زن به مأموران گفت: «من کارمند هستم و همیشه سعی کردم تا حد توان برای خانوادهام همه چیزرا فراهم کنم و برای رضایت آنها بشدت تلاش کردهام. حتی وقتی شوهرم خواست یکی از قالیچههای خانهمان را به یک مستحق بدهد مخالفتی نکردم، اما چند روز بعد از اینکه شوهرم قالیچه را برد، در حال عبور از کوچهای به طوراتفاقی همان قالیچه را روی بالکن خانهای دیدم. حس زنانهام شک ام را برانگیخت و به همین دلیل عکسی گرفتم.
از طرفی بهدلیل اینکه خط تلفن همراه همسرم به نام من بود، بدون اینکه به او حرفی بزنم پرینت تلفنهایش را گرفتم و پس ازتحقیقات لازم پی بردم زنی که با شوهرم ارتباط داشته همان کسی است که قالیچه را در بالکن خانهاش دیده بودم. حالا هم از هر دونفر آنها شکایت دارم.»
با تکمیل تحقیقات، پرونده زن و مرد خیانتکار برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد وقراراست آنها بزودی محاکمه شوند.
ایران
اولین باشید که نظر می دهید