رفتن به نوشته‌ها

چگونه با اطرافیان رابطه داشته باشیم ؟

آیا برقرارکردن رابطه با خانواده همسر امری واجب است و باید زوجین به این امر توجه کنند یا خیر!

مساله وقت گذراندن و دید و بازدید با خانواده همسر معمولا یکی از مشکلات خانواده‌های سنتی و همچنین زوج‌های جوان است. اما راه رسیدن به یک توافق و ایجاد یک ارتباط سالم در این است که با همسرتان به شیوه‌ای کاملا دیپلماتیک و البته صادقانه به نتیجه برسید.

خانواده همسرم آدم‌های عجیبی هستند. آنها برای زمان ما برنامه ریزی می‌کنند. ما با هم فاصله زیادی نداریم بنابراین آنها توقع دارند هر هفته و یا هر چند روز یک بار به خانه‌شان برویم. ما همه تعطیلات را با خانواده همسرم هستیم. از وقتی بچه دار شده‌ایم پدرش اصرار زیادی برای نگهداری و مراقبت از بچه دارد این در حالی است که من از خانواده خودم دور هستم و خیلی برایم آسان نیست که به دیدنشان بروم. اینکه آنها دوست دارند در کنار ما باشند برایم تحسین برانگیز است اما خب همیشه هم خوشایند نیست. من دوست دارم گاهی هم فقط با همسر و بچه خودم در خانه استراحت کنم و اصلا برنامه خاصی هم برای روز تعطیلم نداشته باشم. آیا واقعا من انتظار زیادی دارم؟ ‏

پاسخ

مساله وقت گذراندن و دید و بازدید با خانواده همسر معمولا یکی از مشکلات خانواده‌های سنتی و همچنین زوج‌های جوان است. اما راه رسیدن به یک توافق و ایجاد یک ارتباط سالم در این است که با همسرتان به شیوه‌ای کاملا دیپلماتیک و البته صادقانه به نتیجه برسید. من به طور کلی چند پیشنهاد ساده برای یک ارتباط سازنده با همسرتان را پیشنهاد می‌دهم:‏

ـ ادبیات و لحن کلامتان را تغییر بدهید مثلا به جای اینکه به همسرتان بگویید «حوصلم با مادرت سر می‌ره» و یا «خیلی رفتارهاش روی اعصابمه» می‌توانید بگویید «خیلی خوب است که مادرت دوست دارد ما در کنارش باشیم اما من هم دوست ندارم زمانی که باید در کنار هم باشیم با قوانین و انتظارات دیگران محدود بشه. من نمی‌خواهم کسی از من رنجیده شود اما بهتر نیست ما هم محدوده‌ای برای روابطمان ایجاد کنیم؟» ‏

وقتی درخواست شما با اندکی تحقیر همراه است این احتمال را بدهید که همسرتان در برابرش موضع منفی بگیرد. او مادر و پدرش را دوست دارد و طبیعی است که از جملاتی تحقیر‌آمیز رنجیده شود. آزار، توهین و تحقیر خانواده همسرتان فقط باعث بیشتر شدن تنش‌ها در روابط زناشویی خودتان می‌شود. هیچ کس چنین چیزی نمی‌خواهد. مراقب چیزی که می‌گویید باشید و در انتخاب کلمه‌ها دقت کنید تا نه کسی رنجیده شود و نه شما دچار بدفهمی شوید. این نکته نه فقط در ارتباط با خانواده همسرتان کاربرد دارد بلکه به طور کلی در یک تعامل سالم با همسرتان به آن نیاز خواهید داشت.‏

همچنین خوب است که به همسرتان توضیح بدهید که باید برای ساختن خانواده خودتان هم تلاش کنید. این یعنی شما در کنار هم و فرزندانتان سنت‌ها، آداب و قوانین خودتان را داشته باشید. خاطرات مشترک و جدا از دوست و فامیل باعث می‌شوند زندگی متفاوت و منحصر به فرد خودتان را داشته باشید و بتوانید تعریفی از خانواده ارائه بدهید.‏

در عین حال لازم نیست که همیشه با همسرتان به دیدار خانواده اش بروید. شاید او دوست داشته باشد چندین بار در ماه خانواده‌اش را ببیند و این امکان برای شما میسر نباشد. در این صورت او می‌تواند خودش این کار را بکند. شما مجبور نیستید همیشه همراهش باشید. ‏

همیشه هم مجبور نیستید که شما به خانه آنها بروید. گاهی هم برای بعضی از تعطیلات آنها را به خانه خودتان دعوت کنید. این کار باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشید.‏

این مهم است که نسبت به رابطه خودتان و همسرتان حساس باشید. اما هیچ کس نمی‌تواند قانونی برای معاشرت با خانواده همسر و وابستگانتان تعیین کند مگر خودتان. در سال‌های اول ازدواج هنوز هم وابستگی به خانواده‌ها زیاد است. اگر شما اینطور نبودید به این معنی نیست که همسرتان نباید به خانواده‌اش وابسته باشد. در هر صورت بخشی از این ارتباط به مرور زمان تغییر می‌کند اما اگر احساس می‌کنید رابطه شما و همسرتان تحت تاثیر این نوع معاشرت‌ها قرار دارد باید به طور جدی به فکر ایجاد محدودیت و قوانینی برای ارتباط‌تان باشید.‏

اگر با هم زندگی می‌کنید

زن‌ و شوهرهای جوان به دلایل متفاوتی ممکن است با خانواده همسر زندگی کنند. شاید بخاطر مشکلات مالی ترجیح بدهید در یک ساختمان با هم زندگی کنید تا بتوانید پولی پس‌انداز کنید شاید هم چون یکی از والدین همسرتان مریض است و نیاز به مراقبت دارد مجبور هستید با هم زندگی کنید. زندگی با خانواده همسر اصلا ساده نیست. بدون شک شما روی اعصاب هم راه خواهید رفت و اوقاتی فرا می‌رسد که همه شما نیاز به آزادی، حوزه خصوصی و راحتی خودتان دارید.‏

در عین حال مزایای این ارتباط مثل پس انداز کردن پول یا کمک کردن به هم باعث می‌شود هم چنان به این سبک زندگی ادامه بدهید. شاید وقتی تا دیر وقت سرکار هستید خانواده همسرتان غذایی هم برای شما آماده کنند و یا در مراقبت از فرزندانتان همراهی‌تان کنند. خیلی چیزها هم در این نوع زندگی برایتان آسان خواهد شد و مهم‌ترین چیزی که به دست می‌آورید شناخت عمیق یکدیگر است. مفهوم خانواده در این موقعیت‌ها بیشتر قابل درک است.‏

با این حال این نوع از روابط فقط در صورتی ارزش دارند که شما بتوانید ارتباط‌ درست و متقابلی با هم برقرار کنید.‏

ین مهم است که نسبت به رابطه خودتان و همسرتان حساس باشید. اما هیچ کس نمی‌تواند قانونی برای معاشرت با خانواده همسر و وابستگانتان تعیین کند مگر خودتان.

خوب است قبل از اینکه زندگی مشترک‌تان را شروع کنید با همسرتان درباره مرزها و محدودیت‌های ضروری حرف بزنید. اینکه مثلا شما در یک ساختمان زندگی می‌کنید به این معنا نیست که حتما باید با هم غذا بخورید و یا خیلی از مشکلات ریز و درشت دیگری که باعث ایجاد اختلاف نظر و دخالت در روابط می‌شود.‏

‏ حریم خصوصی‌ مهم‌‌ترین چیزی است که به عنوان زن و شوهر به آن نیاز دارید. برای اینکه خانواده خودتان را داشته باشید، با هم صمیمی شوید و شناخت بیشتری از هم پیدا کنید باید حریم خصوصی‌تان را حفظ کنید. حتی اگر یکی از اعضای خانواده همسرتان با شما در یک خانه کوچک زندگی می‌کند باز هم باید به فکر حریم خودتان باشید. اتاق خودتان را داشته باشید، وسایلتان را کاملاً جدا کنید و زمانی را با هم بدون حضور دیگری بگذرانید. مسئولیت‌ها را هم بین همه اعضای خانواده تقسیم کنید تا بتوانید در بخشی از زمان با هم بودن فقط به ارتباط دو نفره‌تان توجه کنید.‏

از جر و بحث‌های خانوادگی دور بمانید. به هر دلیلی ممکن است همسرتان با خانواده‌اش دچار اختلاف نظر شود حتی خود شما ممکن است در بعضی از شرایط با خانواده همسرتان مخالفت کنید. در هر دو صورت سعی کنید از دخالت و جرو بحث با آنها پرهیز کنید. مشکل آنها با فرزندشان را به خودشان بسپارید و اگر مشکل شخصی با کسی دارید ابتدا به راه‌های بهتر گفتگو فکر کنید و از دعوا و درگیری دور بمانید. قبل از اینکه دعوای خانوادگی‌شان بالا بگیرد به اتاق خودتان بروید و محیط را ترک کنید تا مجبور نباشید به هیچ وجه در این بحث اظهار نظری بکنید.‏

شاید آنها چیزی بگویند یا رفتاری داشته باشند که اصلاً خوشایند شما نباشد و آزارتان بدهد. در این صورت شما باید مرزها و محدودیت‌ها را به بهترین وجه تکرار کنید. پدر همسرتان بدون در زدن وارد اتاقتان شده است؟ به او یادآوری کنید که از این رفتار خوشتان نمی‌آید یا معذب هستید. آیا با کفش وارد خانه می‌شوند و این ناراحت‌تان می‌کند؟ به آنها تذکر بدهید و بگویید چرا نمی‌توانید این وضع را تحمل کنید. البته همیشه همه چیز به سادگی یک تذکر نیست. مهم است که همسرتان با شما هماهنگ و همراه باشد و او هم ساز مخالف نزند. در غیر این صورت کار شما بسیار سخت خواهد بود چون در محیطی زندگی می‌کنید که ممکن است آدم‌ها دائما شما را آزار بدهند و هیچ حقی هم برایتان قائل نباشند. در اینصورت بهتر است که مزایای زندگی مشترک با خانواده را رها کنید و به فکر زندگی مستقل خودتان باشید.‏

این نوع زندگی می‌تواند منبع استرس و نگرانی برای همه باشد. اگر وضعیت رابطه شما باعث خشونت و آزار شما و دیگران است، اگر تنش‌ها را نمی‌توانید به شیوه درست حل کنید و به جای رابطه صمیمی از هم کینه و نفرت دارید مجبور نیستید به این شیوه زندگی کنید. ابتدا با همسرتان راهکارهای موثر را بررسی کنید و اگر به نتیجه نرسیدید با کمک یک مشاور خانواده به فکر پیدا کردن یک راه مناسب باشید. شاید پیدا کردن راه مناسب‌تر برای این اوضاع برایتان هزینه‌های مالی و عاطفی زیادی داشته باشد اما اگر این زندگی ارزش حفظ و نگهداری دارد از پرداخت این هزینه‌ها نترسید.‏

روزنامه اطلاعات

منتشر شده در بهداشت روحی و روانی خانواده

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *