رفتن به نوشته‌ها

مسأله‌ي تاكستان ناشي از اشتباه قاضي بود اگر

لاريجاني در ادامه تاكيد كرد: من نمي‌خواهم در واقع از اقدام شنيع اين دو نفر دفاع كنم ولي مي‌خواهيم بگويم اين غير از آن است كه مثلا دو نفر براي تفريح و شهوت‌راني وارد يك مقوله شوند و مرتكب اين عمل شنيع شوند. در واقع به نظر من اين دو از نظر عقلي دچار مشكل بوده‌اند و وضعيت مناسبي نداشته‌اند و در مورد آن‌ها شبهه‌ي ديوانگي وجود داشته و اين خود باعث مي‌شود كه حد بلافاصله با كمترين شبهه ساقط شود و دستگاه قضايي در اين رابطه محق بوده است كه دستور توقيف بدهد. برخي فكر مي‌كنند چون غربي‌ها راجع به سنگسار به ما فحش مي‌دهند، ما خجالت مي‌كشيم كه احكام را اجرا كنيم در صورتي‌كه چنين چيزي نيست؛ اصلا فقه شيعه و فقه اهل بيت(ع)، فقه خجالت نيست زيرا اين فقه متكي بر اركان مهمي چون قرآن، اجماع، عقل و اهل بيت (ع) است منتها همان‌طور كه گفتم دستگاه قضايي محق بوده است كه در اين مورد دستور دهد دقت بيشتري صورت گيرد و قاضي در اين پرونده اشتباه كرده و در امر اجراي حكم دخالت كرده است و اين سياست نظام نبوده است؛ نظام در ارتباط با اين مسايل دقتي فوق‌العاده را دنبال مي‌كند. وي همچنين خبر داد كه مسأله‌ي قاضي پرونده رجم در تاكستان هم‌اكنون در حال بررسي و رسيدگي است.

لاريجاني گفت: من بايد بگويم كه حكم رجم در مسير سختي قرار مي‌گيرد و به همين خاطر استفاده از آن خيلي محدود شده است منتها تا وقتي در قوانين ما وجود دارد طبيعي است كه اين قانون بايد اجرا شود.

وي در مورد زناي محصنه زن و مرد تاكستاني كه چندي پيش منجر به سنگسار مرد شد، گفت: در آن مورد نيز آيت‌الله هاشمي شاهرودي دستور داده بودند كه حتما دقت لازم صورت بگيرد و دستور توقف آن را داده بودند تا از بابت آن اطمينان ايجاد شود ولي اگر نگويم خطا بلكه اشتباه از سوي قاضي كه پرونده در اختيار آن بود، صورت گرفت؛ البته من انگيزه‌هاي قاضي را نمي‌توانم تخطئه كنم. قاضي يك حكم داشته و مي‌خواسته اجرا كند. البته اين حكم مربوط به قاضي قبلي بوده است ولي به هر حال آن قاضي اشتباه كرده است.

جواد لاریجانی :مي‌خواهم بگويم اين مسأله‌ي تاكستان ناشي از اشتباه قاضي بوده است اگر نگويم تخلف. وي با بيان اين‌كه دستگاه قضايي محق است كه شرايط احصان را مورد بررسي دقيق قرار دهد، گفت: در مسأله‌ي تاكستان داستان اين‌گونه است كه اين زن و مرد همسايه بودند و زن خانواده با مرد همسايه فرار مي‌كند مي‌روند در يك ده، شناسنامه‌ي خود را عوض مي‌كنند و مي‌روند با هم ازدواج مي‌كنند و حتي از اين ازدواج نيز بچه‌دار مي‌شوند و به نظر من اين ناشي از يك ماليخولياي ذهني است كه در اين دو طرف بوده است و طبيعتا اين جور كارها صرف فقط مسائل شهواني نبوده است و شرايط نشان مي‌دهد كه اين دو نفر در يك شرايط كاملا نامعقول و با يك قصور خيلي عجيب عقلي وارد اين كار شده‌اند.

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *