رفتن به نوشته‌ها

زني که سر هو ويش را بريد!

 روز حادثه فرزند ۳ ساله ام دچار دل درد شده بود که من به طبقه پايين رفتم تا از هوويم هاون بگيرم و مقداري نبات و خاکشير بکوبم! آن روز وقتي هوويم به طرف کابينت رفت که هاون را به من بدهد به او گفتم شير آب را هم ببند تا آب طبقه بالا قطع نشود او با شنيدن اين جمله من عصباني شد و دسته هاون را به طرف من پرتاب کرد.

من هم از روي اپن آشپزخانه کاردي را برداشتم و به طرف او حمله ور شدم. هوويم که ترسيده بود عقب عقب رفت که پايش به چرخ خياطي وسط پذيرايي خورد و به پشت روي زمين افتاد. از شدت عصبانيت چند ضربه به گلويش زدم فکر کنم شاهرگش را بريدم چون خون زيادي فواره زد. بعد از آن هم از داخل کابينت ساطور بزرگ دسته فلزي را برداشتم و ضربه محکمي زير گلويش زدم.

ديگر حال خودم را نمي فهميدم و فقط به ياد دارم که ضربات زيادي را زدم. بعد از آن هم همه آثار باقي مانده از جنايت را پاک کردم و با يک صحنه سازي چنين وانمود کردم که افراد ناشناسي در نبود من به منزل آمده اند و هوويم را کشته اند! آن روز براي آن که خودم را بي گناه جلوه دهم با تلفن همراه هوويم پيامکي را براي يکي از بستگانش با مضمون اين که «انتقام گرفتم» فرستادم اما نمي دانم چرا يک لحظه حسادت موجب شد تا او را بکشم!

اين زن در ادامه اظهاراتش گفت: آن روز به طبقه بالا و منزل خودم رفتم و پس از آن که لباس هاي خون آلودم را عوض کردم، کارد و ساطور را هم داخل يک پلاستيک گذاشتم و در سطل زباله انداختم تا هيچ اثري از اين که من هوويم را کشته ام باقي نماند.

 

در تاريخ 92.11.6، وقوع جنايتي هولناک در بولوار رسالت مشهد به پليس گزارش شد که دقايقي بعد، قاضي ويژه قتل عمد، بررسي هاي خود را در اين باره آغاز کرد. هووي مقتول که مورد ظن پليس قرار گرفته بود، گفت: من در بيرون از منزل بودم. وقتي به خانه بازگشتم با جسد غرق در خون هوويم روبه رو شدم و همسايگان را در جريان گذاشتم. در اين هنگام لکه خون بسيار اندکي که روي ليف حمام بود توجه قاضي ويژه قتل عمد را به خود جلب کرد و هووي مقتول تحت نظر پليس قرار گرفت.پس از گذشت ۲۰ روز از ماجراي جنايت و با جمع آوري اسناد و دلايل مستند، هووي مقتول به دستور قاضي موحدي راد بازداشت شد که در بازجويي هاي فني راز اين قتل را برملا کرد.

 

زني که در جنايتي هولناک، سر هوويش را بريد در آخرين دفاعيات خود گفت: من او را دوست داشتم و نمي خواستم دستم به خون کسي آلوده شود!

به گزارش خراسان، اين زن ۳۴ ساله در آخرين جلسه بازپرسي، ضمن تقاضاي بخشش از اولياي دم به قاضي موحدي راد گفت: من از وجود «هوو» در زندگي ام ناراحت بودم اما نه تنها از او نفرت نداشتم بلکه او را دوست داشتم.

 وي ادامه داد: من همسر دوم مردي شده بودم که همسر اولش را طلاق نداده بود! من در طبقه دوم منزل زندگي مي کردم و او در طبقه اول ساکن بود….

منتشر شده در اخباراخبار حوادثاخبار زنان

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *