رفتن به نوشته‌ها

مصاحبه خبر آنلاين با مدير موسسه امين (در جست‌و‌جوی زندگی در موسسات همسر یابی)

اما اینجا نوشتن که اصلا بچه نمی‌خوان.
می‌شه در این مورد باهاشون حرف زد. صبر کنید من تماس بگیرم و ازشون بپرسم.
بعد از رد و بدل شدن این مکالمه، منشی گوشی را به دست می‌گیرد و با شخص موردنظر صحبت می‌کند. گویا مرد می‌گوید می‌تواند با زن در خصوص مسئله بچه به توافق برسد. این صحبت کوتاه لبخند را روی لبان زن می‌نشاند و او مجددا تمام تمرکز خود را روی خواندن پرونده می‌گذارد. چند دقیقه‌ای که می‌گذرد زن به همراه ما وارد اتاق حاج آقا اردبیلی می‌شود.
برای اینکه مراحل صحبت را از نزدیک ببینم کنار زن می‌نشینم. می‌گوید «فرهاد» را برای ازدواج پسندیده و مشکلشان سر بچه است. مشاور به زن تذکر می‌دهد که با توجه به سن 40 سال، ممکن است برای بچه‌دار شدن مشکلاتی به وجود بیاید اما زن که تا به حال ازدواج نکرده، اصرار بر مادر شدن دارد.
بعد از جلب نظر مشاور و صحبت‌های زن، یک قرار حضوری در محل موسسه گذاشته می‌شود تا آنها یکدیگر را ببینند و اگر از نظر ظاهری تایید شدند، قرارهای بعد با حضور خودشان و خانواده‌ها گذاشته شود و دست آخر اگر این دو نفر مناسب یکدیگر بودند، پای سفره عقد بنشینند.

هفت گام تا فصل مشترک
این مرکز برای مشاوره در بخش ازدواج و کسانی که به عضویت موسسه در می‌آیند تا زوج مناسب خود را انتخاب کنند، مراحلی را در نظر گرفته است که در نوع خودش جالب است.

قدم اول
افراد برای اینکه از خدمات این موسسه بهره‌مند شوند، ابتدا باید به عضویت آن دربیایند. عضویت می‌تواند از طریق اینترنت یا مراجعه حضوری افراد صورت بگیرد.

قدم دوم
بعد از عضویت، یک فرم مخصوص از طریق شبکه اینترنت در اختیار متقاضیان قرار می‌‌گیرد. در این فرم اطلاعات فرد متقاضی جمع‌آوری می‌‌شود. سوالات مطرح شده از این دست است:
«نام و نام خانوادگی، نام پدر، شغل، رنگ چشم، نژاد، قد، رشته تحصیلی، تعداد خواهر و برادر، پدر و مادر در قید حیات هستند یا نه؟ منزل شخصی یا استیجاری؟ ازدواج قبلی داشته‌اید یا نه، طلاق گرفته‌اید یا نه، اعضای خانواده تا چه حد به او کمک می‌‌کنند. ازدواج با کسی که قبلا همسر داشته یا متارکه کرده را می‌‌پسندد یا نه؟ آرامش و صبوری همسر برای فرد تا چه اندازه اهمیت دارد و آیا فعالیت بیرون از منزل همسر موجب رنجش خاطر آنان می‌‌شود و …»

قدم سوم
مراجع توسط کارشناسان و روان‌شناسان تحلیل می‌شود و برای او فضای مجازی به اسم «دالان» در نظر گرفته می‌شود. هر کس باید براساس دالانی که برای او در نظر گرفته می‌شود دست به انتخاب کردن یا انتخاب شدن بزند. دالان‌ها به این شکل طراحی می‌شود که مثلا یک شخص 20 ساله دیپلمه براساس توانایی‌های خودش نیمه‌گمشده زندگی‌اش را بیابد نه اینکه یک پزشک 45 ساله را انتخاب کند.

قدم چهارم
بعد از اینکه شخص کسی را انتخاب کرد یا توسط کسی انتخاب شد، بلافاصله قرار ملاقات حضوری در موسسه گذاشته می‌‌شود.

قدم پنجم
هر دو نفر در جلسه اول با حضور کارشناس فقط از نزدیک با هم آشنا می‌شوند و خیلی با هم در خصوص مسائل مختلف صحبت نمی‌کنند. جلسه اول تنها به این دلیل است که اشخاص یکدیگر را ببینند و از نظر ظاهری به توافق نظر برسند.

قدم ششم
افرادی که در مراحل قبل به نتایج درست و قابل‌قبولی رسیده‌اند در این مرحله یک قرار خارج از موسسه می‌گذارند و حرف‌های نهایی را می‌زنند.

قدم هفتم
زوجین به همراه مادرانشان به موسسه می‌آیند و ما به آنها می‌گوییم که این دو قرار است با یکدیگر ازدواج کنند.

قدم طلایی
مراسم عقد همین جا برگزار می‌شود و هر دو زوج سر خانه و زندگی‌شان می‌روند.

http://www.khabaronline.ir/detail/298848/society/family

در یکی از خیابان‌های شلوغ شهر باید کوچه‌های یکطرفه به سمت بالا را یکی یکی پشت سر گذاشت و به جایی رسید که می‌گویند مرکز همسریابی است.

میترا شکری:موسسه‌ای که از آن صحبت می‌کنیم، «موسسه امین خانواده» است که با مجوز رسمی در حوزه مشاوره، خانواده و جوانان کار می‌کند. یکی از خدماتی که این سایت به مراجعان خود ارائه می‌دهد، مشاوره در بحث ازدواج و انتخاب زوج است.
خودمان را معرفی می‌کنیم. باید تا زمانی که مراجع از اتاق بیرون بیاید منتظر بمانیم. زنی حدودا 40 ساله با روسری صورتی رنگ و مردی که سر تا پا کرم پوشیده، هر دو منتظرند تا به داخل اتاق مراجعه کنند. زن از سوی 2 نفر برای ازدواج انتخاب شده. امروز به دفتر آمده تا در خصوص مردان تحقیق کند و پرونده‌شان را بخواند.

در پرونده هر کس مشخصات خاص او نوشته شده. از مسائل شخصی و خصوصیات فردی تا معیارهایی که در زندگی‌اش دارد و حتی ویژگی‌های همسرش. زن مراجعه‌کننده پرونده‌های سبزرنگ را دستش می‌گیرد و شروع می‌کند به مطالعه آنها. مرد کرم‌پوش با اشاره منشی وارد اتاق روانپزشک گروه می‌شود تا مشکلاتش را مطرح کند.
زن به محض بازکردن پرونده‌ها و دیدن عکس‌ها، یکی از آنها را کنار می‌گذارد. گویا ظاهر شخص کنار گذاشته شده، نظر او را تامین نکرده. با دقت جزئیات پرونده بعدی را می‌خواند. با لبخند کمرنگی صفحات را ورق می‌زند و می‌خواند؛ تا به جایی می‌رسد که باعث اخمش می‌شود.
رو به منشی می‌گوید: «ایشون مطمئنه که بچه نمی‌خواد؟»
منشی می‌گوید: «فکر می‌کنم این مسئله توافقی باشه. خیلی روی این مسئله پافشاری نکردن.»……..

منتشر شده در مشاوره خانواده

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *