رفتن به نوشته‌ها

شوهرم را دوست نداشتم، او را کشتم

نماینده دادستان گفت: با توجه به مدارک موجود در پرونده، گفته‌های شهود و بازسازی صحنه قتل، درخواست صدور حکم قانونی دارم. 

در ادامه، پسر مقتول و متهم در جایگاه حاضر شد. او که حالا 17 ساله است گفت: من از مادرم گذشت می‌کنم و درخواست دارم او را هرچه زودتر آزاد کنید چراکه در این سال‌ها آوارگی‌‌های زیادی کشیدم و در حال حاضر هم در خانه یکی از اقوامم زندگی می‌کنم. درخواست دارم مادرم را آزاد کنید تا از من نگهداری کند. 

او در مورد روز حادثه گفت: پدر و مادرم همیشه با هم درگیری داشتند و دعوا می‌کردند آن روز هم با هم دعوا کردند، پدرم با چاقو به مادرم حمله کرد و در این درگیری و در حالی‌که مادرم را به سمت خودش کشیده‌بود، چاقو وارد شکم پدرم شد. من ندیدم این اتفاق چطور رخ داد اما فکر می‌کنم مادرم به عمد او را نزد. 

پسر نوجوان ادامه‌داد: چاقو در شکم پدرم‌گیر کرده بود و او خودش چاقو را بیرون کشید و بعد روی زمین افتاد. 

در این هنگام قاضی عزیز‌محمدی –رییس دادگاه-گفته‌های پسر نوجوان را در اداره آگاهی خواند و گفت: تو در مراحل اول بازجویی گفته‌ای مادرت به سمت آشپزخانه رفت، چاقو برداشت و به سمت پدرت حمله کرد تو ترسیدی و چشمانت را بستی و شاهد قتل نبودی. جای دیگر هم گفته‌ای مادرت چاقو را از دست پدرت گرفت و او را کشت اما حالا حرف دیگری می‌زنی.

پسر نوجوان توضیح نداد چرا این تناقض‌گویی‌ها را داشته است و فقط گفت: به هر حال من بدون قید و شرط گذشت می‌کنم. 

در ادامه، متهم در جایگاه حاضر شد گفت: اتهامم را قبول دارم، من شوهرم را کشتم و انکار هم نمی‌کنم. 

او گفت: 16ساله بودم که با رضا ازدواج کردم. او مرد خوبی بود اما همیشه با هم اختلاف داشتیم. روز حادثه هم درگیری شدیدی نداشتیم. شب با هم بیرون رفتیم و شام خوردیم موقع برگشت سر موضوع کم اهمیتی با هم جروبحث کردیم. رضا خیلی عصبی شده بود و فریاد می‌زد. وقتی به خانه آمدیم تلویزیون را روشن کردم تا دیگر بحث تمام شود. فیلم مهر مادری را نشان می‌داد. وقتی فیلم تمام شد، رضا دوباره جروبحث را شروع و به من توهین کرد. رفت آشپزخانه و چاقو برداشت و به من حمله کرد. در این درگیری چاقو را از دستش گرفتم و به او ضربه زدم اصلا متوجه نشدم چطور این ضربه را زدم. بعد هم بیرون رفتم و از همسایه‌ها کمک خواستم. 

در این هنگام قاضی خطاب به متهم گفت: همسایه‌ها در تحقیقات گفته‌اند شوهرت مرد خوبی بود و خیلی به تو کمک می‌کرد، حتی گفته‌اند وقتی از سر کار به خانه می‌آمد کارهای خانه را انجام می‌داد، غذا درست می‌کرد و منتظر تو می‌شد، چرا او را کشتی؟

متهم جواب داد: بله این حرف‌ها درست است. اگر من نمی‌توانستم در برابر شوهرم گذشت داشته باشم، شاید به این خاطر بود که هیچ‌وقت دوستش نداشتم. برای جدایی هم اقدام کرده‌بودم اما شوهرم مخالف بود. آن شب وقتی با هم مشاجره کردیم من وسایلم را جمع کردم که به خانه پدرم بروم همسرم مانع شد و گفت: حق نداری جایی بروی. رفتم پرونده‌ای که در آن دادخواست طلاق داده‌بودم برداشتم. تصمیم خودم را گرفته بودم می‌خواستم جدا شوم دیگر نمی‌توانستم این شرایط را تحمل کنم. می‌گفت: حق نداری بروی باید بمانی. او 10 سال از من بزرگ‌تر بود و من اصلا دوستش نداشتم. اگر آن شب مانع من نمی‌شد، این قتل اتفاق نمی‌افتاد. 

بعد از پایان جلسه محاکمه، هیات قضات شعبه 71 برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

 

شرق نوشت: زن جوانی که شوهرش را با ضربه کارد به قتل رسانده‌بود، با گذشت بدون قید و شرط پسرش از قصاص رهایی یافت.

این زن 32 ساله متهم است پنج سال قبل شوهرش را در رباط‌کریم به قتل رساند. او که خود موضوع را به همسایه‌ها خبر داده ‌بود، وقتی در جایگاه متهم ایستاد، گفت شوهرش را کشت چون او را دوست نداشت. 

شفیعی نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه که دیروز برگزار شد، در جایگاه ایستاد و خطاب به قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران گفت: ماندانا دی سال 87 شوهرش، رضا را با ضربه چاقو به قتل رساند. این زن دقایقی بعد از قتل، همسایه‌ها را مطلع و خود را تسلیم ماموران کرد. او در بازجویی‌ها گفته است به خاطر اختلافاتی که با همسرش داشت با او درگیر شد و وی را با ضربه چاقو کشت. 

منتشر شده در اخباراخبار حوادث

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *