رفتن به نوشته‌ها

ازدواج و طلاق همزمان زن و شوهرهاى دوقلو

«دنيا» كه چند دقيقه زودتر از تينا به دنيا آمده، در آخرين جلسه دادگاه به قاضى «عموزادى» گفت: من و خواهرم فرزندان يك مرد ثروتمند هستيم كه براى زندگى و آينده نقشه هاى زيادى داشتيم، اما يك روز كه مادرمان به ما گفت: «پدرتان تصميم گرفته شما را راهى خانه بخت كند»، شوكه شديم .

وقتى از او بيشتر پرسيديم، مادر گفت: «شريك پدرتان دو پسر دوقلو به نام هاى شهريار و شهروز دارد كه از وضعيت مالى مناسبى هم برخوردارند. پدرشان هم براى استحكام پايه هاى شركت و گسترش تجارتش شما را از پدرتان خواستگارى كرده است. پدرتان هم به آنها جواب مثبت داده و قرار است آخر هفته دو برادر به اتفاق خانواده شان به خواستگارى بيايند.»

من و خواهرم با شنيدن اين خبر تأسف انگيز به خاطر تصميم گيرى غير منطقى پدرمان به او اعتراض كرده و تقاضا كرديم به خاطر پول و ثروت خوشبختى و زندگى ما را به بازى نگيرد، اما او با اصرار گفت تصميمش را گرفته و اين وصلت تحت هر شرايطى بايد شكل گيرد. با اين حال براى اعتراض به اين تصميم غير منطقى و خودخواهانه چند روز هم اعتصاب غذا كرديم، اما با اين حال پدرمان همچنان سر حرفش ماند و با تهديد از ما خواست براى شب خواستگارى و پذيرايى از ميهمانان آماده شويم .

بالاخره هر يك از ما با مهريه ۸۰۰ سكه طلا سر سفره عقد نشستيم و با دو برادر دوقلو پيمان زناشويى بستيم و زندگى مشتركمان را آغاز كرديم، اما پس از مدت كوتاهى متوجه شديم شوهرانمان با افراد ناباب و خلافكار در تماس هستند، به همين خاطر بيشتر وقت هايشان را به خوشگذرانى مى پردازند .

با اين حال به خاطر پدر و مادرمان دندان به جگر گذاشته به اميد اين كه اوضاع زندگى مان بهتر شود، اما هنوز مدت كوتاهى از ازدواج مان نگذشته بود كه من و خواهرم متوجه اختلاف هاى شديد پدرمان با پدر شوهرانمان شديم. چند روز بعد آنها با اعلام ورشكستگى از هم جدا شدند .

 

اين درحالى بود كه رفتار و نحوه برخورد همسران ما هم بشدت تغيير كرد. آنها به بهانه هاى مختلف ما را به باد كتك گرفته و با سختگيرى هايشان زندگى را به كام ما تلخ     کردند .

در نتيجه تصميم گرفتيم از همسرانمان به طور توافقى جدا شويم. به همين دليل به خانه پدرمان برگشته و موضوع را با آنها در ميان گذاشتيم. پدرمان هم با شرمندگى براى رهايى ما از زندان دو شوهر بداخلاق اعلام آمادگى كرد .

شهروز – همسر تينا – هم در پاسخ اظهارات همسرش به قاضى دادگاه گفت: از همان ابتدا من و برادرم به اين دو زن علاقه اى نداشتيم و فقط با اصرار پدرمان مجبور شديم با آنها ازدواج كنيم .

حالا هم كه شراكت آنها به هم خورده، ما نيز به دنبال رهايى از زندگى سخت اجبارى هستيم.با اين حال ما دو برادر دوقلو و همسران دوقلويمان پدرانمان را عامل اصلى تمام بدبختى هايمان مى دانيم .

 

قاضى در آخرين جلسه دادگاه با شنيدن اظهارات عروس و دامادهاى دوقلو و بررسى مدارك موجود، حكم به طلاق آنها داد .

دو خواهر دوقلو در يك روز با دو برادر دوقلو ازدواج كرده و در يك روز هم طلاق گرفتند .

دو خواهر دوقلو كه در يك روز با دو برادر دوقلو پاى سفره عقد نشسته بودند، چند ماه پس از ازدواج براى جدايى به دادگاه رفتند .

به گزارش ایونا ، دو خواهر دوقلو به نام هاى «تينا» و «دنيا» – ۲۲ ساله – همراه شوهران دوقلويشان به نام هاى «شهريار» و «شهروز» – ۲۸ ساله – با مراجعه به شعبه (۲۶۸) دادگاه خانواده ضمن ارائه دادخواست طلاق توافقى خواستار صدور حكم طلاق شدند .

                                                                                ""                            

منتشر شده در اخبار ازدواجاخبار خانوادهاخبار خواندنی خانوادهاخبار طلاق

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *