رفتن به نوشته‌ها

علل سه گانه طلاق

تفسیرهای افراد از علل طلاق
علل طلاق که زمینه‌ساز سنخ طلاق افراد است، براساس درک و تفسیر پاسخگویان می‌تواند به سه دسته علل جدی، علل میانه و علل جزیی تقسیم شود.

1.    علل جدی (اساسی و جدی)
اعتیاد، خیانت، ضرب‌وشتم، سوءرفتار و مانند آن می‌توانند جزو علل جدی محسوب شوند. در این دسته علت‌ها، افراد بیشتر احساس قربانی‌شدن می‌کنند. آن‌ها بیشتر تقصیر را متوجه همسران خود می‌دانند و خود را بی‌تقصیر می‌دانند و تأیید اجتماعی دریافت می‌کنند. در علل جدی، عموماً طلاق عاطفی پیش از جدایی اتفاق می‌افتد و افراد می‌توانند با سهولت بیشتری از همسرانشان فاصله بگیرند. کنشگرانی که علت طلاقشان جدی است، عموماً طلاق را راهبرد و راه‌حلی برای برون‌رفت از دشواری های ازدواج قلمداد می‌كنند و درنتیجه احساس رضایت بیشتری از زندگی پس از طلاق خود دارند و کیفیت زندگی پس از طلاقشان بهتر از گذشته است. یافته‌های برخی تحقیقات نیز حاکی از آن است که افرادی که مشکلات بیشتری را در طول دوره ازدواجشان گزارش کرده‌اند، گرایش نسبتاً بیشتری به عملکردهای مثبت در دوره پس از طلاق دارند.

2.    علل میانه
عدم تفاهم اخلاقی، رفتاری، جنسی، عدم تناسب فرهنگی اجتماعی، مشکلات اقتصادی و مانند آن می‌توانند از جمله علل میانه در رخداد طلاق تلقی شوند. این علت‌ها نه مانند علت‌های جدی، شدید و غیرقابل چشم‌پوشی هستند و نه مانند علت‌های جزیی قابل مدیریت و چشم‌پوشیدنی. افرادی که علل میانه به طلاق ایشان انجامیده است، عموماً به طور کامل طلاق عاطفی از همسر سابق را تجربه نکرده‌اند و از تأیید اجتماعی بالایی برخوردار نمی‌شوند. این افراد ممکن است تا حدی خود یا طرف مقابل را در امر طلاق مقصر بدانند.

3.    علل جزیی
مهارت نداشتن در مدیریت اختلافات، فقدان مهارت‌های ارتباطی، دخالت خفیف خانواده‌ها و… می‌توانند علل جزیی محسوب شوند. در علل جزیی افراد بیشتر احساس تقصیر می‌كنند و کمتر تأیید اجتماعی دریافت می‌کنند. همچنین در این دسته، عموماً طلاق عاطفی پیش از جدایی اتفاق نمی‌افتد. سوژه‌هایی که با علت‌های كوچك از همسرانشان جدا شده‌اند، طلاق را نوعی شکست قلمداد می‌کنند. برای این کنشگران کیفیت زندگی فعلی و احساس رضایت از آن عموماً بیش ‌از گذشته نیست و این احساس به عوامل بیرونی دیگری چون دسترسی به سرمایه‌های گوناگون، امکان ازدواج مجدد یا ورود به روابط رضایت‌بخش جدید منوط است.

نکته حائز اهمیت دیگر این است که جدی یا جزیی‌خواندن علت‌های طلاق نسبی بوده و به تفاسیر کنشگران منوط است؛ مثلاً پدیده خیانت برای بسیاری از افراد چشم‌پوشی‌ناپذیر است اما برخی دیگر نیز آن را قابل اغماض دانسته‌اند و با وجود خیانت همسر، به ادامه زندگی با او تمایل داشتند.

منتشر شده در اخبار طلاقطلاق

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *