رفتن به نوشته‌ها

همسران نمونه

علي اصغر زواريان، تحصيلات خود را تا مقطع فوق ليسانس در رشته فيزيک دانشگاه صنعتي شريف گذراند و رتبه دوم تحقيقات کاربردي را از جشنواره خوارزمي براي طراحي سيستم لايه نشاني فيزيکي نيمه اتوماتيک به دست آورد و اين همکاري همچنان ادامه دارد. همسر ايشان پروين فاضل (متولد 1339شيراز)، کارشناس حسابداري و در سازمان مرکزي دانشگاه علوم پزشکي تهران مشغول به کار است. خانم فاضل پس از 15 سال زندگي مشترک، گذشت و ايمان را عامل موفقيت در خانواده مي داند. او با ما از تفاوت ها و اشتراکاتشان در زندگي مي گويد: زندگي مشترک را چگونه آغاز کرديد؟ من 27 ساله بودم. در تهران زندگي مي کرديم. همسرم از طريق دوستان معرفي شدند، اول خانواده شان آمدند بعد هم خودشان. در 27 سالگي چه تصوري از زندگي مشترک داشتيد؟ هيچ نمي دانستم. اول مادرشان مرا ديد، بعد پسرشان آمدند صحبت کردند. آن موقع نمي خواستم قبول کنم، خانواده هم مخالف بودند، نمي دانم چطور شد، جور شد، قسمت شد. ايشان خيلي متعصب بودند و اين براي من مشکل بود. هنوز هم مشکل است؟ اوايل نمي توانستم تحمل کنم ولي به مرور با ديگران مشورت کردم. آنها هم گفتند که به مرور زمان درست مي شود. فکر مي کنم طبيعي است. به هر حال تفاوت هاي انسان ها يک مسئله عادي است و هيچ کس هم نمي تواند ايده هايي را که در ذهن دارد، در زندگي به طور کامل به دست آورد. زندگي کنوني شما چه تفاوتي با زندگي قبل از ازدواجتان دارد؟ ايشان با رفت و آمد و مسافرت من هيچ مخالفتي ندارند، اما براي يک دختر در خانه پدري آزادي بيشتر است، چون در آن دوره مسئوليت کمتري دارد. چه عواملي در دوام 15 سال زندگي مشترکتان موثر بود؟ بيشتر از همه چيز محبت. همسرم خيلي با ايمان است. نماز و روزه و خمس و زکاتش به موقع است و اينها مرا خوشحال مي کند. دست خير دارد براي ديگران و تا به حال نشنيده ام به کسي «نه» بگويد. چشم پاک است و اينها در دوام زندگي ما تأثير زيادي داشته است. سختي هاي اين زندگي چه بوده است؟ در شروع زندگي مشترکمان، فقط پنجشنبه ها مي رفت سرکار، خواستگاري که آمد گفت خانه ندارم، هفته اي يک روز کار مي کنم و مي توانيم با خانواده ام زندگي کنيم گفتم من پس اندازي دارم و الان هم سرکار مي روم، 6 سال کرايه خانه را من دادم. که بعد از 6 سال، همه اين پول ها را به من برگرداند. خيلي به خمس و زکات حساس است. اگر يک روز در باشگاه دانشگاه ناهار بخورد، اول خمس آن را کنار مي گذارد. اصلاً نمي داند حقوق من چقدر است. فقط توصيه مي کند که خمس آن را بپردازم تا برکت پيدا کند. واقعاً هم پولش برکت دارد و خدا هيچ وقت درمانده اش نگذاشت. بسيار معتقد است که بايد به پدر و مادرش رسيدگي کند و ما الان با پدر 80 ساله و مادر 72 ساله اش هستيم. راجع به شغل شما چه نظري دارند؟ از اول با کار من مخالف بودند، پرسيدند آيا شغلت طوري است که اگر نخواهي نروي؟ من آن زمان سابقه کار داشتم و نمي توانستم به راحتي آن را کنار بگذارم. البته همان اوايل، يک ماه مرخصي گرفتم اما ديدم نمي توانم در خانه باشم و مجدداً کارم را شروع کردم. با وجود مخالفت، اصراري براي کنار گذاشتن شغلتان نداشته اند؟ بله ، اغلب ايشان کوتاه مي آيند. او تمام مسائلي را که در اول زندگي مطرح کرد، به آن پايبند بود و هنوز همان انتظارات را دارد. البته خودشان هم همان طور بودند که از اول گفتند. الان هر لحظه منتظر بازنشسته شدن من است، نه اين که بخواهد در خانه بمانم؛ مي توانم به کلاس هاي مختلف بروم، اما با اين شغل من مخالفند. شما چطور؟ نسبت به شغل و رشته ايشان چگونه فکر مي کنيد؟ رشته فيزيک را دوست ندارم. آنهايي که مشغول اين رشته هستند در آن غرق مي شوند، ايشان به رشته اش عشق دارد، همين طور به کارش. دوست دارم ساعات کارش کمتر شود و در جايي باشد که قدر او را بدانند. از اوقات زيادي که صرف تحقيق مي کنند، خسته مي شويد؟ بله خسته مي شوم، چون ما براي صحبت کردن وقت کم مي آوريم. البته ايشان خستگي اش را ، کار بيرون را ، در خانه مطرح نمي کند چون به اين کار عشق دارد. او هميشه مشغول درس خواندن است. شايد ديگر از ديدن کتاب خسته شده ام. خيلي وقت ها پنجشنبه و جمعه را با هم سفر مي رويم، ولي به طور کلي در طول هفته زندگي يکنواخت شده است. رابطه تان با پدر و مادر ايشان چگونه است؟ همسرم به خاطر اعتقاد عجيبي که به احترام به پدر و مادر دارد، خواسته که با آنها زندگي کنيم. مادر شوهرم زن مهربان و مؤمني است و دخالتي در زندگي ما ندارد. ما هم به آنها عادت کرده ايم. آنها هم همين طور. دوست دارم زندگي مستقل را هم تجربه کنم. با آنها مشکلي ندارم، شايد مي خواهم بدانم آيا خودمان هم به تنهايي مي توانيم زندگي را آن طور که فکر مي کنيم بسازيم. ثمره زندگي مشترکتان چيست؟ گذشت و ايمان؛ گذشت و ايماني که ايشان در زندگي مشترک داشته اند بر من تأثير زيادي داشته است و اينها چيزهايي است که من به دست آوردم. فکر مي کنيد همسرتان از شما گله اي دارند؟ نه، فکر نمي کنم. او خيلي مظلوم است و من اصلاً نيستم. گاهي وقت ها که عصباني مي شوم خيلي چيزها مي گويم که بعد پشيمان مي شوم، ولي ايشان اصلاً جوابي نمي دهند تا به حال کسي را با اين صبر نديده ام. شما حق چه گله اي را به ايشان مي دهيد؟ خيلي از چيزهايي که مي گويد به حق است، ولي من قبول نمي کنم ، باز کار خودم را انجام مي دهم. در کارهاي خانه هم به شما کمک مي کنند؟ وقتي مريض مي شوم. اصلاً کار خانه بلد نيست. ممکن است چند بار براي برداشتن يک چيز در يخچال را باز کند، اما پيدا نمي کند. وقتي به او نشان مي دهم مي گويد اين که نبود. کباب کردن 3 سيخ جگر ممکن است 5 ساعت وقت او را بگيرد. او اعتقاد دارد که کارهاي خانه از وظايف نيست؛ اگر راضي هستي انجام بده. هيچ وقت اتو کردن لباسهايش را براي من نگذاشته است. نقش زن را در زندگي خانوادگي چگونه مي بينيد؟ زنان امروز پا به پاي مردان کار مي کنند، اما متأسفانه ، ارزشي که بايد، در جامعه براي زنان قائل نمي شوند. چه توقعي از زندگي تان داريد؟ چه آرزويي؟ خانم هاي کارمند خيلي متوقع نيستند، چون شرايط مرد را درک مي کنند. هر دو خسته از کار بر مي گرديم و يکديگر را مي فهميم. دوست دارم او به موقع به خانه بيايد. نه اين که فقط فرصت خوردن شام باشد و تلفن هاي بعد از آن و آنقدر خسته باشيم که مجال صحبتي با هم نباشد. فرصت هاي آزادي باشد ، فارغ از کار بتوانيم همان زندگي عادي، خريد و پياده روي را هم تجربه کنيم. آرزويم هم اين است که دور دنيا را بگردم. خاطره اي از زندگي مشترکتان بگوييد. با همکارانم رفته بودم سوريه. وقت برگشتن، با خانه تماس گرفتم و ساعتي را که به فرودگاه مي رسيدم گفتم. وقتي رسيديم ، ديدم او نيامد. پدر و مادر بودند ولي او نيامده بود؛ تماس گرفتيم، گفتند مي آيند، خيلي منتظر شديم، دو بار تماس گرفتم خانه، گفت دارم خانه را چراغان مي کنم. شب نيمه شعبان هم بود، وقتي رسيد دعوا کردم که «الان بايد بيايي؟، گفتم «واجب تر بود که بيايي سراغ من ، يا اين کار؟». خانه که رسيدم و چراغ ها را ديدم خنده ام گرفته بود و فراموش کردم. وقتي ايشان در جشنواره خوارزمي برگزيده شدند شما چه کرديد؟ اول که نمي دانستم، يک هفته مانده به جشنواره به من گفتند و کارت آوردند. خيلي خوشحال شدم که اين دوره که تلاش کرده اند به نتيجه رسيد. او کمتر از کارهايش مي گويد و تا وقتي طرحي به نتيجه نرسد، فقط خودش مي داند.

علي اصغر زواريان، تحصيلات خود را تا مقطع فوق ليسانس در رشته فيزيک دانشگاه صنعتي شريف گذراند و رتبه دوم تحقيقات کاربردي را از جشنواره خوارزمي براي طراحي سيستم لايه نشاني فيزيکي نيمه اتوماتيک به دست آورد و اين همکاري همچنان ادامه دارد. همسر ايشان پروين فاضل (متولد 1339شيراز)، کارشناس حسابداري و در سازمان مرکزي دانشگاه علوم پزشکي تهران مشغول به کار است.

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *