رفتن به نوشته‌ها

چرا زنان از مردان مذهبي ترند

تمايز جنسي در دينداري به طور مستقيم تابع تمايز جنسي در خطر كردن است. زنان به طور ذاتي بيش از مردان خطرگريز هستند، زيرا خطر پذيري منفعت بسيار كمتري براي زنان دارد (با توجه به آنكه زنان تعداد محدودي بچه مي توانند به دنيا بياورند و تمام زنان كمابيش در زندگي به توليد مثل توجه دارند) و اگر زنان خطر پذير باشند نسل انسان به خطر مي افتد (كودكان آسيب مي بينند يا جان خود را از دست مي دهند). درست به همين دليل است كه مردان بيش از زنان خلاف مي كنند و دست به خشونت مي زنند. اگر مردان خطر پذير تر از زنان باشند و دين نيز ابزاري تكاملي براي به حداقل رساندن مخاطره باشد بنابراين طبيعي است كه زنان بيشتر از مردان مذهبي باشند. در همين راستا طبق بررسي هايي كه انجام شده است خطرگرايي فرد رابطه نيرومندي با دينداري وي دارد و اين نكته در مورد مقايسه هم جنسان نيز صادق است. نه تنها زنان بيشتر از مردان خطر گريز و مذهبي هستند مردان خطرگريز تر نيز بيشتر از مردان خطر پذير تر مذهبي هستند و زنان خطرگريز تر نيز بيشتر از زنان خطر پذير تر مذهبي هستند. در ضمن در جوامعي كه غيرمذهبي بودن خطرناك به شمار مي آيد، تمايز جنسي در دينداري بيشتر از جوامعي است كه آزادي مذهبي بيشتري دارند و افراد در انتخاب مذهبي بودن يا نبودن آزاد هستند. در جوامعي مانند جوامع بودايي كه اكثريت اعتقاد ندارند بي دينان به جهنم مي روند تمايز جنسي در دينداري كمتر است. در واقع مي توان گفت زنان به همان دليل به طور فراگير بيشتر از مردان مذهبي هستند كه مردان به دليل خطرپسندي در تمام جوامع، بيشتر از زنان خلاف انجام مي دهند و دست به خشونت مي زنند. تمايز جنسي در خطرگرايي، دينداري و خلافكاري همگي پيامد مستقيم تمايز جنسي است. مردان در تمام حوزه هاي زندگي به خطر كردن گرايش دارند زيرا رويگرداني از خطر كردن برايشان پيامدهاي ناخوشايندي دارد و سبب مي شود در عرصه روابط بازنده شوند. دين و مذهب نيز حوزه اي است كه مردان بيش از زنان در آن اهل خطر كردن هستند.
باور به نيروي برتر فوق طبيعي، حالتي فراگير دارد زيرا بخشي از طبيعت انسان است. وجه ديگري از مذهب هم حالتي فراگير دارد. كمابيش در تمام جوامع زنان مذهبي تر از مردان هستند. در يك بررسي آماري دو سوال را از بيش از 100 هزار نفر از 70 كشور و منطقه جهان پرسيدند: «آيا به خدا اعتقاد داريد؟» و «صرف نظر از اينكه به كليسا برويد يا نرويد خودتان را مذهبي مي دانيد يا غيرمذهبي و بي خدا؟».بر اساس اين سنجش آماري سواي چند استثناي اقليت، زنان در سراسر كشورها و مناطق جهان بيشتر از مردان مذهبي هستند. در برخي كشورها (روسيه) تمايز جنسي در دينداري بيش از ساير كشورها (ايالات متحده) است و در جوامع بسيار مذهبي (غنا، لهستان و نيجريه) و اندكي مذهبي (چين، ژاپن و استوني) نيز وجود دارد. اين تمايز در تمام قاره ها و صرف نظر از مذهب خاصي كه دارند (كيش كاتوليك در ايتاليا و اسپانيا، كيش پروتستان در آلمان و سوئد، كيش ارتدوكس روسي در روسيه و بلاروس، اسلام در تركيه و جمهوري آذربايجان، كيش شينتو در ژاپن، مذاهب بومي در غنا و حتي الحاد رسمي در چين) وجود دارد. زنان در تمام جوامع بررسي شده بيشتر از مردان مذهبي هستند. اين پديده مختص روزگار كنوني نيز نيست و طبق شواهد تاريخي تمايز جنسي در دينداري در سراسر تاريخ بشر وجود داشته است. چرا اين گونه است؟ چرا در سراسر تاريخ و در تمام فرهنگ ها زنان بيشتر از مردان مذهبي بوده اند؟ اين تمايز جنسي فراگير در دينداري چه دليلي دارد؟ دانشمندان علوم اجتماعي مانند ساير تمايزهاي جنسي در اين مورد نيز پاسخي كلي دارند كه همان «جامعه پذيري جنسيتي» است. همچنين دانشمندان علوم اجتماعي استدلال مي كنند نقش مادر داشتن دربرگيرنده دينداري است زيرا شامل كارهايي چون آموزش سجاياي اخلاقي به كودكان و مراقبت از سلامت جسمي و روحي ساير اعضاي خانواده مي شود. حتي برخي استدلال مي كنند چون زنان در بيرون از خانه كار نمي كنند و بنابراين وقت بيشتري براي امور ديني و عبادت دارند بيشتر از مردان مذهبي هستند. اما شواهد تجربي چنداني براي اين استدلال ها در مورد تمايز جنسي در دينداري وجود ندارد. در كل جامعه پذيري جنسيتي هيچ گاه دليلي راستين براي تمايز جنسي مشاهده شده نيست. هم در جوامع سنتي كه جامعه پذيري جنسيتي شديد است و هم در جوامع نوين كه زنان تحت جامعه پذيري جنسيتي شديد نيستند زنان بيشتر از مردان مذهبي اند. فرزندپروري هم ربطي به بيشتر بودن دينداري زنان ندارد. زنان شاغل به همان اندازه مذهبي هستند كه زنان خانه دار، و هر دو دسته خيلي مذهبي تر از مردان هستند. بنابراين اكثريت شواهد تجربي خلاف استدلال جامعه پذيري جنسيتي است كه در علوم اجتماعي براي تمايز جنسي در دينداري مطرح مي كنند. بنابراين چه دليلي دارد كه زنان در تمام جوامع بيشتر از مردان مذهبي هستند؟ چگونه با اتكا به روانشناسي تكاملي مي توان اين پديده را توضيح داد؟

منتشر شده در اخبار زنانمقالات

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *