رفتن به نوشته‌ها

داماد 73ساله:مهریه را می دهم،جانم را آزاد کنید

من که برای فرار از تنهایی ازدواج کرده بودم، از او خواستم ساعت کارش را کمتر کند و بیشتر درخانه و کنارم باشد چراکه همه امکانات رفاهی برایش فراهم بود و نیازی به حقوق او نداشتم. اما او نپذیرفت و از من خواست اجازه دهم تا بازنشستگی‌اش کار کند من هم برای حفظ آرامش زندگی‌مان سعی کردم او را درک کنم. اما مدتی نگذشته بود که متوجه شدم شهلا درمیان اقوام و دوستان شایعه کرده که من خسیس هستم و همه مخارج زندگی‌مان را هم او می‌پردازد و… در صورتی که من هیچ نیازی به پول او نداشتم چرا که خودم درآمد کافی و زندگی راحتی دارم. بنابراین چندی قبل به او پیشنهاد جدایی توافقی دادم که پذیرفت.

اما به یکباره تغییر عقیده داد و از من خواست مهریه‌اش را یکجا بپردازم بعد از آن جدا شویم. من هم پذیرفتم. اما دوباره منصرف شد و اظهار پشیمانی و ندامت کرد و از من خواست فرصت دوباره‌ای برای جبران اشتباهات گذشته‌اش بدهم. من هم برای حفظ زندگی‌مان این بار هم اشتباهاتش را نادیده گرفتم، اما حرفهای او ثبات نداشت و دوباره بهانه‌گیری‌ها و ناسازگاری‌هایش شروع شد و زندگی را به کامم تلخ کرد. سرانجام تصمیم گرفتم او را طلاق دهم بنابراین 124 سکه طلا آماده کرده‌ام تا بپردازم و آخر عمری جان و روحم را از عذاب و استرس نجات دهم.

قاضی عموزادی نیز پس از شنیدن اظهارات پیرمرد همسر وی را برای حضور در دادگاه فرا خواند قرار است زن و شوهر درجلسه بعدی با حضور در دادگاه درباره آینده زندگی مشترک‌شان تصمیم بگیرند.

پیرمردی که دو سال قبل پای سفره عقد نشسته بود، پس از شکست در ازدواج برای پرداخت مهریه و طلاق همسرش به دادگاه خانواده تهران رفت.هفته گذشته مرد 73 ساله‌ای به نام یعقوب بامراجعه به دادگاه خانواده و ارائه شکایتی خواستار جدایی از همسرش شد.

به گزارش روزنامه ایران وی به قاضی گفت: «سه سال قبل همسرم بر اثر بیماری جان باخت بعد از مرگ او در حالی که به شدت احساس تنهایی می‌کردم، مدت کوتاهی برای فرار از تنهایی به خانه فرزندانم می‌رفتم. اما احساس می‌کردم، مزاحم زندگی‌شان هستم. به همین خاطر تصمیم به ازدواج دوباره گرفتم.

سپس به پیشنهاد یکی از دوستانم به خواستگاری شهلا- 57 ساله- رفتم که کارمند شرکتی بود و همسرش را در تصادف رانندگی از دست داده و فرزندانش نیز به خانه بخت رفته بودند. پس از توافق‌های لازم او را با مهریه 124 سکه طلا به عقد خود درآورده و قرار شد در خانه من زندگی جدیدمان را آغاز کنیم. پس از شروع زندگی متوجه شدم همسرم شهلا اکثر روزها در خانه نیست و مشغول کار است…..>>>>>

منتشر شده در اخبار خانوادهاخبار خواندنی خانوادهاخبار طلاق

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *