رفتن به نوشته‌ها

جدايى ۶ هوو

مهرناز در ادامه گفت : در پى جدايى از همسر اولم با ارثيه پدرى ، يك كارگاه توليد لباس راه انداختم كه با زحمات و تلاش فراوان خوشبختانه كارگاه هم رونق گرفت . تا اين كه مدتى بعد مردى به نام شهروز- متهم- كه از مشتريان كارگاه بود به خواستگارى ام آمد .

او مى گفت : به دليل اين كه تا كنون همسر مورد علاقه و دلخواهش را نيافته، ازدواج نكرده است و پس از آشنايى با من شيفته ام شده است.با اين حال به خاطر شكست قبلى در زندگى ، علاقه اى به ازدواج دوباره نداشتم . اما او با اصرار و پافشارى هايش ، فريبم داد و با وعده هاى فريبنده مرا راضى به ازدواج كرد .

بالاخره پس از مدتى با مهريه ۱۴ سكه طلا به عقدش درآمدم . پس از ازدواج هم امور كارگاه را برعهده گرفت . در حالى كه نمى دانستم چه نيت شومى در سر دارد چرا كه هنوز مدت كوتاهى از ازدواج مان نگذشته بود كه به طرز مشكوكى مبلغ قابل توجهى از گاوصندوق ناپديد شد .

شهروز هم بشدت از اين موضوع اظهار بى اطلاعى كرد . من هم به خاطر دوام زندگى مان از شكايت گذشتم . اما حركاتش را زيرنظر گرفتم . بنابراين چند روز به طور پنهانى تعقيبش كردم تا اينكه شوهر فريبكارم را هنگام ورود به بانك ديدم . پس از خروج او و بررسى اسناد و مدارك حساب بانكى اش حقايق تلخى برايم فاش شد . چرا كه دريافتم نام واقعى شوهرم«كيانوش» است. در حساب بانكى اش نيز ميليون ها تومان پول داشت .

با كشف اين موضوع ، در حالى كه سعى داشتم بر اعصاب و حركاتم مسلط باشم ، با بررسى هاى دقيق تر ، محل سابق زندگى شوهر فريبكارم را در جنوب كشور شناسايى كردم . بدين ترتيب پس از بررسى ها پى بردم او به اتهام كلاهبردارى از پنج زن تحت تعقيب است .

با روشن شدن اين موضوع و شناسايى زن ها آنها با داشتن حكم قضايى همراه مأموران پليس به خانه ام آمدند و شوهر فريبكارم را بازداشت كردند .

شهناز – 34 ساله ، بهناز – 29 ساله، سارا – 30 ساله، مينا – 36 ساله و سيما – 33 ساله با تأييد حرف هاى هوويشان گفتند : ما هم فريب چرب زبانى هاى مرد چند چهره را خورديم . اما نمى دانستيم او به طمع تصاحب ثروت و دارايى مان با ما ازدواج كرده و قصد كلاهبردارى دارد. حالا هم كه پى به واقعيت برده ايم تقاضاى جدايى از همسر فريبكارمان را داريم .

قاضى نيز پس از شنيدن اظهارات ۶ زن جوان در احضاريه اى مرد را از زندان به دادسرا احضار كرد .

كيانوش – 40 ساله – در جلسه رسيدگى به پرونده در حالى كه دستبند به دست همراه مأموران به دادگاه منتقل شده بود، در دفاع از خود به قاضى گفت : به طمع تصاحب پول با جعل مشخصات و شناسنامه ، زنان تنها كه از تمكن مالى خوبى برخوردار بودند را شناسايى كرده و به آنها پيشنهاد ازدواج مى دادم . بعد هم با مهريه اندك آنها را به عقد خود درمى آوردم و پس از جلب اعتمادشان به شيوه هاى مختلف از آنها كلاهبردارى مى كردم . حالا كه گرفتار قانون شده ام چاره اى جز بيان حقايق ندارم و حاضرم آنها را طلاق بدهم و تا حد توانم پول هايشان را بازگردانم .

قاضى نيز با شنيدن اظهارات مرد جوان حكم به طلاق ۶ زن داد و قرار شد بقيه اتهامات مرد تبهكار نيز در دادگاه ديگرى رسيدگى شود .

راز ازدواج هاى پى در پى مرد شياد چندچهره با زنان ثروتمند ، با هوشيارى و جست وجوهاى ششمين همسرش فاش شد .

به گزارش ایونا ، مدتى قبل شش زن كه با هم هوو بودند با مراجعه به دادگاه خانواده تهران ، ضمن تسليم شكايت هاى جداگانه خواستار جدايى و مجازات همسر فريبكارشان شدند .

مهرناز – 32ساله- همسر ششم مرد فريبكار كه به نمايندگى از ديگر «هوو»ها صحبت مى كرد به قاضى «صداقتى » – رئيس شعبه ۲۶۲- گفت : متأسفانه همگى ما به خاطر سادگى ، در دام مرد شيادى گرفتار شديم كه فكر مى كرديم او مرد آرزوهايمان است . حال آن كه همگى در زندگى اول مان شكست خورده و با مشكلات روحى ، روانى فراوانى روبه رو بوديم ، اما او با سوءاستفاده از اعتماد و سادگى ما و چرب زبانى ، ما را به عقد خود در آورد تا ميليونها تومان كلاهبردارى كند . هر چند مطمئنيم بالاخره او هم تاوان تبهكارى هايش را خواهد داد .

منتشر شده در خواندنی ها

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *